عبور از سیم خاردار!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، ایثارگر «سیدرضا حسنی کومله» روایت میکند: در سال ۱۳۶۶ یک هفته مانده به عملیات والفجر ۱۰ از منطقه عملیاتی به سپاه ناحیه یلان، نامهای محرمانه برایم فرستاده شد که خودت را هر چه سریعتر به جبهه برسان. در این زمان فهمیدم عملیاتی در پیش است من با جمعی از دوستان بسیجی که همیشه در ستاد فعالیت داشتیم بهسرعت خود را به منطقه رساندیم.
حالا ۳ روز مانده به عملیاتی که انتظارش را داشتیم، عملیات والفجر ۱۰ در منطقه بانه بود. یک شب قبل از عملیات بچهها یکدیگر را در آغوش گرفتند و طلب حلالیت کردند و شهادتین را به زبان آوردند.
اشکهای شوق در چشمهای بچهها حلقه میزد و با تمام وجود آماده ایثار و شهادت بودند، شب بود تخریبچیها مینهایی را که عراق گذاشته بود خنثی کردند. ساعت دو شب به یاری خدا و همت بسیجیان دلاور نیروهای سپاه به دشمن یورش بردند.
نزدیکی دشمن سیمخاردار کشیده شده که باعث کندی حرکت بچهها شده بود. در این هنگام یکی از رزمندگان بسیجی با شجاعت خود را بر روی سیم خاردار انداخت و نیروها را صدا کرد که از رویش عبور کنند. خلاصه آن شب به لطف پروردگار و تلاش شجاعانه و ایثارگری رزمندگان، دشمن شکست خورد.
منبع: کتاب نسل آفتاب (جلد ۲)