«من فقط دارم در برابر این انقلاب، انجام وظیفه می‌کنم. پُست سپاه و این چیز‌ها اصلاً سر سوزنی برای من ارزش نداره. تازه خودت خبر داری که از سپاه حقوقم نمی‌گیرم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «احمدعلی طاهرخانی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

پست سپاه سر سوزنی برای من ارزش نداره!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «احمدعلی طاهرخانی»، بیست و ششم اسفند ماه سال ۱۳۲۴، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش عباسعلی (فوت۱۳۵۸) و مادرش ساره (فوت۱۳۶۹) نام داشت، تعمیرکار خودرو بود، ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و مجروح شد، بیست و هشتم مهر ماه سال ۱۳۸۲، بر اثر عوارض ناشی از آن به شهادت رسید، مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش امام‌علی نیز به شهادت رسیده است.

سکینه علیپورخوئینی همسر جانباز شهید سرافراز احمدعلی طاهرخانی روایت می‌کند: اکرم جانم تو خیلی از دست من ناراحتی نه؟! نه... ناراحت نیستم. چرا...! هستی...! چون تا به حال با این‌همه سختی‌هایی که کشیدی نشده بود با من این‌جوری صحبت کنی. وقتی می‌گی اونجا به تو خوش می‌گذره، این برای من خیلی سنگینه... اکرم...!

من فقط دارم در برابر این انقلاب، انجام وظیفه می‌کنم. پُست سپاه و این چیز‌ها اصلاً سر سوزنی برای من ارزش نداره. تازه خودت خبر داری که از سپاه حقوقم نمی‌گیرم. از طرف طرح آبیاری مأموریت گرفتم برای سپاه. در ضمن تمام زن‌های عالم هم جمع بشن. من تار موی تو رو با اونا عوض نمی‌کنم. من خیالم از خانمی تو و اینکه بچه‌های منو حفظ می‌کنی جَمعه. وگرنه نمی‌تونم یه لحظه اونجا بمونم.

در تمام مدت سکوت کردم و با خودم می‌گفتم اکرم باید صبور باشی دیگه. آخه این چه کاری بود که تو کردی؟ طفلک احمد اینقدر به‌هم ریخته که هی می‌خواد از دلت دربیاره. صبح بعد از خوردن صبحانه آماده شد به سپاه برگردد.


با همان لبخند و نگاه خیره که نقطه ضعف من بود، گفت اکرم خانم با ما آشتی هستی دیگه؟ قهر نباشی یه وقت...؟! خدا نکنه من با شما قهر باشم... برو به سلامت. انگار دلش از بابت من آرام و افکارش آسوده شده بود؛ گفت پس یا علی، علی یارت حاج‌آقا جانم.

منبع: کتاب عاقبت بخیر (خاطرات سکینه علیپورخوئینی همسر جانباز شهید سرافراز احمدعلی طاهرخانی)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده