مخالفت با برگزاری نماز جماعت در اسارت
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد»، در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابیفرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.
وی در جنگ ایران و عراق کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. همچنین ایشان نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.
سید علیاکبر ابوترابیفرد از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا (ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شده است.
مخالفت با برگزاری نماز جماعت در اسارت
علی علیدوست همبند شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد روایت میکند: بعثیها مخالف نماز جماعت بودند. ما هم با همه فشارها و شکنجههای روحی و جسمیشان اصرار داشتیم نمازمان را به جماعت بخوانیم. در این گیرودار حاجآقا را به اردوگاه ما آوردند. شایع شد ایشان با برگزاری نماز جماعت در آن شرایط موافق نیست. بچهها بعضی موافق و برخی مخالف این نظر بودند.
پیرمردی که خلقوخوی تندی داشت با عصبانیت رفت پیش حاجآقا. گفت شنیدم مخالف نماز جماعتی، چنین روشی از شما که یک روحانی هستی درست نیست. حاجآقا لبخندی زد و با خوشرویی پرسید فضیلت نماز جماعت بیشتره یا جهاد در راه خدا. پیرمرد گفت معلومه فضیلت جهاد.
حاجآقا گفت پس بیایید شورش کنیم و عراقیها را خلع سلاح کنیم بعد هم شهر موصل را بگیریم و یک جبهه تازه توی عراق باز کنیم. پیرمرد گفت این غیرممکنه ما اسیر دشمنیم، برای چنین جهادی هم تکلیفی نداریم. حاجآقا گفت اگه برای یک امر واجب تکلیف از ما ساقطه، برای یک امر مستحبی مثل نماز جماعت تکلیف ساقط نمیشه و باید هر روز به خاطرش عدهای شکنجه بشن؟ پیرمرد دیگر حرفی نزد از حاجآقا عذرخواهی کرد و رفت.
منبع: کتاب حجتالاسلام (خاطرات شهید حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد)