فرمانده خدا ترس
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، ایثارگر سید ضیاء میرصادقی روایت می‌کند: سال ۱۳۶۲ در پادگان دوکوهه اندیمشک رسم بود که قبل از مراسم صبگاه افراد به‌همراه فرماندهان خود یک بار دور پادگان می‌دویدند سپس نرمش کرده به اجرای مراسم صبحگاهی می‌پرداختند.
در یکی از روزها پس از مراسم صبحگاهی، نگهبا‌ن‌ها، مردی را پیش فرمانده پادگان آوردند و گفتند برای فرار از ورزش در جایی مخفی شده است. فرمانده پادگان به آن فرد گفت همه دور پادگان را با کفش دویده‌اند ولی تو برای تنبیه باید با پای برهنه بدوی. حالا کفش‌ها و جوراب‌هایت را در بیاور! خودش نیز کفش‌هایش را درآورد. تا همراه او بدود.
فرماندهان پایین‌تر به او گفتند قربان، شما یک بار دور پادگان دویده‌اید اجازه بدهید شخص دیگری او را ببرد. گفت: خیر خودم می‌خواهم او را تنبیه کنم گفتند پس چرا کفش‌هایتان را درمی‌آورید گفت می‌خواهم بدانم چه احساسی دارد و بیش از حد به او فشار نیاورم که پیش خدا شرمنده شوم.
منبع: کتاب نسل آفتاب (جلد ۱)
