زندگينامه
پدرم همواره با قرآن مأنوس بود و شبها بي‌آنكه مزاحم خواب‌ديگران شود، قرآن مي‌خواند و ما را به خواندن نماز و قرآن بسيار سفارش مي‌نمود.
کد خبر: ۴۲۰۸۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
شهيد سعدى امينى راد فرزند امان الله در تاريخ 27 اسفند 1364 در يكى از روستاهاى شهرستان نوشهر به دنيا آمد. تحصيلات خود را تا مقطع دبيرستان ادامه داد. در تاريخ 14 بهمن 64 در اسلام آباد غرب(قصر شيرين) شربت شهادت را نوشيد.
کد خبر: ۴۲۰۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
سرباز ارتش
سربازی رشید و دلاور بود. با صلابت و اراده ای راسخ مقابل دشمن می ایستاد و مبارزه می کرد.
کد خبر: ۴۲۰۶۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
در سالروز شهادت شهید« نعمت اله عسگری » منتشر می شود:
شهيد هميشه در كارهايش ثابت قدم بود و هيچگاه از تصميمي كه مي‌گرفت منصرف نمي‌شد و بسيار خانواده را به سوي انقلاب راهنمائي مي‌كرد...
کد خبر: ۴۱۶۸۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۵
تعزیه خوانی "زینب قهرمان کربلا" توسط گروه تعزیه خوانی خیبر شهرستان قصرشیرین به مناسبت اربعین حسینی
کد خبر: ۴۱۴۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۹
خاطرات محمدرضا الوندی از بمباران پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه؛
میل گردها و بتون ها در هم فرو رفته و توی تن مردم پیچیده شده بودند باید اجساد و مجروحان خارج
می شدند.
کد خبر: ۴۰۶۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۹
ای هم‌وطنان عزیز! تا یکنفر از شما باقی می‌ماند، بجنگید زیرا همان‌طور که امام گفتند: پیروز می‌شویم. ان‌شاءالله
کد خبر: ۳۹۳۸۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۳
ماموريت ما تخليه آوارگان بي‌پناه قصرشيرين به منطقه سرپل ذهاب بود.
کد خبر: ۳۹۳۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۲۲
هنگامي كه قصرشيرين در معرض سقوط قرار داشت، دو نفر از پرسنل ژاندارمري مانده بودند و در پشت يك قبضه خمپاره‌انداز تلاش مي‌كردند تا مانع پيشروي دشمن شوند. من و چند نفر از خواهران تفنگ بر دوش در كنار آنها بوديم.
کد خبر: ۳۹۳۲۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۱۸
امیر سپهبد علی صیاد شیرازی/
نوید شاهد: در کردستان شاهد لشگرکشي عراق در مرز بوديم . اردوگاهها و کمپ نظامي ارتش عراق در مرز به صورت آشکار برپا مي شد . مانورهاي مختلفي انجام مي دادند . کم کم در بعضي پاسگاه ها درگيري مرزي پيش آمد و از شواهد و قرائن اين گونه مي شد فهميد که عراق قصد يک لشگرکشي بزرگ را دارد .
کد خبر: ۳۸۹۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۶
نوید شاهد: زير پل به هر چيزي مي مانست جز سنگر كمين. گذر ساعت، روز و حتي ماه در آنجا نامحسوس بود و گم مي شد. با اين حال وقتي نم باد خنكي از بازي دراز به دهنه پل مي رسيد، همه مي فهميدند كه خورشيد افتاده پشت كوه و مي توانند تا بالا آمدن دوباره آن، شب را در تپه مجاهد كمين كنند.
کد خبر: ۳۸۷۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵
نوید شاهد: چشمان فريدي هم روي دو چشمي دوربين چسبيده بود و تپه ها را مي كاويد. آهي از ته دل كشيد و گفت: «خدا مي دونه كه اگه تمامي اين تپه ماهورا رو بذاريم روي هم، بازم عراقي ها از روي بازي دراز دست روي حلقوم ما گذاشتن.» و ادامه داد: «كاش بعد از سقوط قصر شيرين و اسارت بچه ها، خودمون رو سريع مي رسونديم روي يكي از قله ها.»
کد خبر: ۳۸۷۷۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵