نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات از شهید
خاطرات رزمندگان گردان 410 غواص لشکر ثارالله؛
نوید شاهد – اطاعت پذيري بچه هاي گردان 410 به قدري بود که در آن نيمه شب سرد، حتي يک نفر هم اعتراض نکرد. بچه ها تا جايي که توان داشتند، در آب کار کردند و حاج قاسم سليماني آمادگي آنها را کنترل کرد.
کد خبر: ۵۰۰۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۸

خاطراتی از همسر و دختر شهید:
نوید شاهد - همسر شهید «نورخدا موسوی» خاطره ای از دیدار با مقام معظم رهبری تعریف می کند که فرزندش یک قدم در شناخت از او جلوتر بوده است. در ادامه دو خاطره به نقل از همسر و دختر شهید را می خوانید.
کد خبر: ۵۰۰۱۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۸

خاطره ای از زبان کریم مطهری مرید همرزم شهید ستار ابراهیمی هژیر در سی و چهارمین سالگرد ایشان:
نوید شاهد - «سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر» یکی از شهدای روستای قایش از توابع شهرستان رزن استان همدان است، این شهید بزرگوار در تمام عملیات ها در خط مقدم در کنار رزمندگان حضور داشت و در دوران جنگ تعهد بسیاری نسبت به امام(ره)، نظام، جنگ نشان می داد و در سخت ترین شرایط به خاطر نظام مقدس به همه چیز پشت پا میزد و حتی پس از پيروزي انقلاب اسلامي در كميته انقلاب اسلامي(سابق) رزن به پاسداري از دستاوردهاي انقلاب پرداخت و سرانجام این شهید والامقام ستار ابراهیمی هژیر مزد از خودگذشتگی اش را گرفت. در سی و چهارمین سالگرد ایشان خاطره ای در ادامه می خوانید.
کد خبر: ۴۹۹۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۹

نوید شاهد - شهید "غلام داوری" از شهدای هرمزگانی در دوران دفاع مقدس است. برادر شهید در روایتی از خاطرات وی اینطور می‌گوید: وقتی صدای حاج صادق آهنگران از بلندگوهای ستاد تبلیغات جنگ در کوچه ها و خیابان شنیده می شد گرمی و حرارت خاصی در دل جوانان و شهید داوری بوجود می آمد، همه را مجذوب جبهه و جنگ می کرد. در ادامه خاطرات شهید داوری را می خوانید.
کد خبر: ۴۹۹۶۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۹

خاطره ای از شهید شلمچه؛
نوید شاهد - پدر شهید "چراغ حیدری" در خاطره ای از فرزندش اینطور می گوید: «آخرین مرتبه که می خواست به جبهه برود به من گفت: پدر جان من برنمی‌گردم مگر با تابوت شهادت.»
کد خبر: ۴۹۹۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۸

نوید شاهد - مادر شهید "موسی شاكري‌زاده بيكاه" در خاطره ای از فرزندش اینطور می گوید: خیلی به جبهه و جنگ علاقه داشت، به او می گفتم که هنوز وقت سربازی رفتنت نرسیده است چرا بی‌تابی می کنی تا اینکه موعد سربازی اش رسید و برای گذراندن خدمت رفت. پس از اتمام دوره آموزشی برگشت و لحظه شماری می کرد تا به جبهه برود.
کد خبر: ۴۹۹۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۸

نحوه شناسایی پیکر شهید "عباس زمانی" از زبان پدرش
نوید شاهد - پدر شهید "عباس زمانی" در مورد نحوه شناسایی پیکر فرزندش گفته است: «رئیس بنیاد گفت برای تشخیص پیکر فرزندتان به بنیاد شهید تشریف بیاورید. خداراشکر نموده و با افتخار همراه آنان رفتم پس از رسیدن، پیکرهای مطهر شهدا را یکی یکی مشاهده می کردم. لحظاتی در فکر فرو رفتم و پیکر فرزندم را از بین پیکرهای شهدا پیدا کردم. رئیس بنیاد گفت: مطمئن هستید که این پیکر فرزند شماست؟ گفتم بله . پسر من از کودکی نشانی در صورتش داشته است و از روی آن پیکرش را شناختم.»
کد خبر: ۴۹۹۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۶

نوید شاهد - شهيد "محمدرضا ذاکری ننگی" بهمن سال 1361 به دنیا آمد. « نماد یک جوان مومن و فعال بود، همیشه لبخند زیبایی بر لبانش بود که زیبایی صورتش را دوچندان کرده بود . در فعالیت های خانوادگی و مراسم های جمعی حضور فعالی داشت ..»متن کامل زندگی نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد هرمزگان بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۶

نوید شاهد - خواهر شهید "غازی بوفرهان" در مورد ویژگی های اخلاقی برادرش اینطور گفته است: «خیلی مهربان و دلسوز بود، همیشه ما را نزد درخت کنار (سدر) می برد و برایمان کنار جمع آوری می کرد، او می گفت شما تا ابد با من هستید حتی اگر ازدواج هم کنید من نزد شما می مانم.»
کد خبر: ۴۹۹۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۶

نوید شاهد - همسر شهید "حیدر ابوالقاسمی پور کشکوئی" در خاطره ای از ایشان اینطور می گوید: «کمک هایی را که به نیازمندان می کرد هیچ موقع بازگو نمی کرد حتی به من که همسرش هم بودم چیزی نمی گفت. از طریق یکی از دوستان شهید فهمیدم که او به همراه چند نفر دیگر به مناطق محروم شهر می رفتند و به فقرا و نیازمندان بصورت ماهیانه کمک می کردند.»
کد خبر: ۴۹۸۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۰

نوید شاهد - در مصاحبه با پدر شهید "احمد رنجبر" ایشان گفتند: «احمد ملائکه ای بود بدون اجازه من آب هم نمی خورد. روزی که به من گفت می‌خواهم به جبهه بروم و جدیت او را دیدم، خودم او را راهی جبهه کردم.»
کد خبر: ۴۹۸۴۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۴

انتشار به مناسبت روز تکریم مادران و همسران شهدا؛
نوید شاهد - انتظار از فردای روز عقد در ذهن مریم برات‌پور جرقه زد و در سال‌های اسارت همسر در دلش خانه کرد...
کد خبر: ۴۹۷۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۸

نوید شاهد - «مرتضی حاجی باقری» جانباز اصفهانی که همرزم و رفیق 38 ساله شهید «حاج قاسم سلیمانی» نیز بود، با حضور در برنامه بدون تعارف خاطرات جالب و شنیده نشده ای از این شهید عزیز را بیان کرد. نوید شاهد اصفهان شما را به تماشای این ویدئو دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۹۷۵۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۴

نوید شاهد - با ديدن سه راه حسينيه و چند تانک عراقي که موقع آزادي سه راه، بچه هاي گردان عاشورا منهدم کرده بودند ، همه به ياد شهيـد نادري افتادند، همين که بچه‌ها اسم حسين را آوردند، حاج قاسم گفت: «‌شهيد نادري رحمة الله عليه... رحمة الله ‌عليه... رحمة الله عليه.»
کد خبر: ۴۹۷۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۲

خاطراتی پیرامون شهید "احمد عبدالهی"؛
نوید شاهد – احمد وقتي متوجه شد نگاهش مي‌كنم، قاب عکس را مقابل چشمم گرفت و در حالي كه مي‌خنديد، پرسيد:«به نظر تو چطور است؟» به او الهام شده بود كه شهيد مي شود و طولي نكشيد كه همان قاب عكس ، كنار پنج قاب عكس ديگر قرار گرفت.
کد خبر: ۴۹۷۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰

نوید شاهد - همسر شهید "جمعه احمدی" در مورد سفر همسرش به امارات گفته است: « اوضاع کار توی منطقه ما خیلی خوب نبود، ما هم صاحب پنج فرزند شده بودیم  و هر روز مخارج مان بالا تر می رفت . خواهرابراهیم  که ساکن دوبی بود برای شهید ویزای کار 5ساله فرستاد .قرار شد 5 سال  برای کار به دوبی برود . من مدام بی قراری می کردم . فرزندم اسماعیل 13 روز از تولدش گذشته بود . او مرا دلداری می داد که یک سالی که گذشت برای شما هم ویزا می گیرم تا به دوبی بیایید »
کد خبر: ۴۹۶۰۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۳

نوید شاهد - برادر شهید "عباس احمدی" در خاطره ای از برادرش اینطور می گوید: «بعد از بازگشت از جبهه خیلی بی قرار شده بود و می خواست دوباره برگردد منطقه، این بار روحیه عجیبی داشت از مادرم حلالیت می طلبید و به پدرم دلداری داد و گفت: ناراحت نباش که فرزندت را در راه خدا هدیه می دهی. مطمئن بود که دیگر راه برگشتی نیست.»
کد خبر: ۴۹۵۲۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۳

نوید شاهد - همرزم شهید "محمد اقتداری" در خاطره ای از ایشان اینطور می گوید: «جنگ هنوز تمام نشده بود.یک روز موقع غروب بود که به اتفاق بچه ها ها جلو سنگر نشسته بودیم و هرکدام مشغول تمیز کردن پتو ها و بعضی ها مشغول شستن لباس های خودشان بودند، شهید محمد اقتداری هم روی تخت جلو سنگر نشسته بود و رادیو گوش می کرد، ناگهان صدای غرش خمپاره به گوش رسید و دشمن شروع به شلیک گلوله به طرف سنگرها کرده بود. یکی از گلوله های خمپاره نزدیک سنگری که شهید محمد اقتداری جلو آن نشسته بود اصابت کرد و منجر به شهادت ایشان شد.»
کد خبر: ۴۹۴۷۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۹

برادر شهید افرا؛
نوید شاهد -برادر شهید "علی افرا" در خاطره ای از برادرش اینطور می گوید: «گذشت و فداکاری علی مرا تحت تاثیر قرار می داد. در نامه هایش بسیار تاکید می کرد که اگربه مشکلی برخوردم حتما او را در جریان قرار بدهم . هنوز هم جوانمردی و مهربانی هایش برایم در زندگی درس است .»
کد خبر: ۴۹۴۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۳۰

نوید شاهد - همسر شهید "میرزا میرزاده کوهشاهی" در خاطره ای از همسرش اینطور می گوید: «روزهای خیلی خوب و خوشی را در کنار میرزا سپری می کردم. تقریبا شش ماه از ازدواج مان گذشته بود که تصمیم گرفت خانواده‌اش را به همراه خانواده من به مشهد مقدس ببرد، در مسیر چند نفر از هم کاروان هایمان بیمار شدند. میرزا در طول این سفر از آنها پرستاری کرد.»
کد خبر: ۴۹۴۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۲