نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطره تقی رشمیر
شهید فرمود: برادران (نیروها) بالاتر از ما هستند (در ارتفاع بالا هستند) و غذا بردن برای آنها مشکل است، باید غذای آنها بیشتر از ما باشد.
کد خبر: ۴۰۶۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۷

مصاحبه با تقی رشید، همرزم شهید
هیچگاه خودش را بالاتر از نیروهایش نمی دانست ، برای همین همیشه در کنار آنها و با آنها در مبارزات شرکت می کرد و تا آخرین لحظه مقاومت می کرد و هیچ وقت نشد که شهید عزیز در آن عملیات شکست خورده باشد.
کد خبر: ۴۰۶۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۷

خاطرات جانباز شهید اسماعیل مطلب نژاد (1)
در میان خاک و سنگرهای دشمن بودیم که من ضامن نارنجک را کشیدم و کمی سینه خیز رفتم تا نارنجک را بیاندازم اما یکدفعه ضربه ای محکم بر سرم وارد شد که آن لحظه احساس کردم که یک چشمم افتاد.
کد خبر: ۴۰۶۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۶

خاطرات بهروز حقیقی - رزمنده تیپ نبی اکرم ( ص ) در عملیات مرصاد؛
منافقین داخل ساختمان نیمه کاره ای در پایین گردنه حسن آباد پنهان شده بودند که بچه های ما را با قناسه و تک تیراندازهایشان، هدف قرار می دادند؛نمی دانستیم از کجا ضربه می خوردیم؟!
کد خبر: ۴۰۶۸۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۵

شهید محمدحسن اکبری اصفهانی
شهید محمدحسن اکبری اصفهانی فرزند حسین در سال 1339 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 60/5/15 سر پل ذهاب بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۰۶۸۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۵

برادرم چگونه ایمانت را بر کاغذ بنگارم؟ از هر قطره خون پاکت فردا ها هزاران لاله خواهد رویید و امثال تو تا ابد شمع تاریخ بشریت هستند.
کد خبر: ۴۰۶۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۵

شهید محی الدین افتخاری
شهید محی الدین افتخاری فرزند علی در سال 1341 در گلپایگان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 60/5/18 در منطقه دارخوئین به لقاءالله پیوست.
کد خبر: ۴۰۶۸۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۵

محمد عاليپور - برادر شهيده سمنبر عالیپور می گوید خواهرم در خانواده اي مذهبي و فقير در روستاي بردستان بدنيا آمد. بر اثر فشاري که خوانين منطقه بر خانواده وارد مي کردند ، مجبور به ترک روستا شده و در شهر دير سکني گزيديم .
کد خبر: ۴۰۶۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۵

خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی
فرماندهی شهید هاشمی در منطقه ی آبادان، زبانزد خاص و عام بود. طوری که مسوولان درجه اول مملکتی برای بازدید از فدائیان اسلام و دیدار و گفت و گو با ایشان به آبادان و هتل کاروانسرا می آمدند.
کد خبر: ۴۰۶۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

یک سال از قضیه ی این خواب گذشت. درست در شب تولد امام رضا (ع) او با پیوستن به خیل شهدای کربلای پنج، شفا یافت .
کد خبر: ۴۰۶۷۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

اکبر را ديدم که با صداي بلند و خاکي از عصبانيت داده مي زند شليک کنيد با هر چه داريد بجنگيد تا شرف و حيثيت خود را بازيابيد.
کد خبر: ۴۰۶۷۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

تازه مجروحمان را در آمبولانس گذاشته بودیم تا به عقب ببریم که یک موشک ما را هدف گرفت. چشم محمد رفیق امدادگرمان، ترکش خورد و این، آغاز سفری دیگر شد.
کد خبر: ۴۰۶۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

این آخرین بار است که به شما هشدار می دهیم. ما می دانیم که کسانی از شما در این جمع، پاسدار خمینی هستند. ا گر آن ها خودشان را معرفی کنند با بقیه کاری نداریم، اما ا گر پاسداران خمینی خودشان را لو ندهند همه تان را می کشیم.
کد خبر: ۴۰۶۷۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

وی از سن 13 سالگی نماز خواندن و روزه گرفتن به طور مداوم را آغاز کرده
که تیر مستقیم توسط یک درجه دار عراقی سینه او را می شکافد ایشان فرمودند همین قاتل را هنگامی که وارد یکی از خانه ها شده بودند آن خانه را زیر رگبار خمپاره و گلوله گرفته و انتقام خون برادرمان را از ایشان گرفتیم
کد خبر: ۴۰۶۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۴

ترکش های بی رحم بینایی را از محمد گرفته بود. این گونه زندگی در اسارت برایش سخت بود. مخصوصاً وقتی دسته جمعی کتک می زدند، یک باره دستش از دست دوستان رها می شد. او می ماند و صدها ضربۀ کابلِ نادیده، که از هر سو می آمد.
کد خبر: ۴۰۶۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۶

تازه مرا عمل کرده و روی تخت بیمارستان موصل بستری بودم. سرشب علی مرا صدا زد. درد می کشید. آهسته آهسته خود را به او رساندم و کنار تختش قرار گرفتم.
کد خبر: ۴۰۶۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۳۰

کد خبر: ۴۰۶۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲

با موضوغ خاطرات شهدا و رزمندگان مدافع حرم/
نشر آرما کتابی را با عنوان «سایه‌سار زینب(ع)» با موضوع گلچینی از خاطرات شهدا و رزمندگان مدافع حرم حزب‌الله لبنان منتشر کرد.
کد خبر: ۴۰۶۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲

دست نوشته های شهید احمدرضا احدی
امروز ساعت شش مشغول صرف شام بودیم. در همان حال یکی از برادران مسئول، تعدادی نامه آورد و بچه ها سراپا گوش شدند تا ببینند چه کسی نامه دارد. بالاخره خواندن نامه ها که تمام شد، عده ای خوشحال و عده ای ناراحت و عده ای بی تفاوت به نظر می رسیدند.
کد خبر: ۴۰۶۵۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲

قبل از آن که عملیات فتح المبین در نوروز 1360 شروع شود، عضو واحد اطلاعات سپاه مستقر در شوش بودم. نزدیک واحد ماه تیپ «21 حمزه سیدالشهدا» ارتش بود. از بالا دستور رسید، برای پیش روی، بچه های سپاه و ارتش دو شادوش هم حرکت کنند.
کد خبر: ۴۰۶۵۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۰۲