روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت دهم
صوت زیبای قاری در فضای با طراوت حیاط پیچیده بود. همه دیدند حاج آقا طالبیان همان جایی که درست زیر پایش چاله ای آب جمع شده بود به سجده افتاد. هیچ کس جز حاجی به این مسئله توجه نکرده بود که آیه ای را که قاری می خواند سجده واجب دارد.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۳۱
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت نهم
یک روز گفتم: باباجان تو پدر این پیکان را درآوردی و خرابش کردی. گفت: محمدحسین جان عیبی ندارد. مال دنیا است و ارزش غصه خوردن را ندارد.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۹
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت هشتم
بعد از سلام و احوال پرسی، می گفت: محمدحسین چه کار می کنی؟ بابا! نمازت را می خوانی؟ پسرم! نکند نماز را سبک بشماری.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۷
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت هفتم
گفت که بیاوریدم پایین. آوردنش پایین و گفتند که خوب چه میخواهی بگویی؟ گفت: ای بابا داشتید خفه ام می کردید که. صدای خنده همه آن کتک خورده ها و مامورها در ماشین پیچیده بود.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۶
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت ششم
از شدت درد بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم چشم هایم را در اتاقی تنگ و تاریک باز کردم. در حال دعا و نیایش به خواب رفتم. پدرم را در خواب دیدم. مرا در آغوش کشید و گفت: پسرم مقاومت کن این دوره هم با همه سختی هایش می گذرد.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۴
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت پنجم
پرویز ثابتی منفجر شد و شروع کرد به زدن خودش! با مشت و سیلی می زد توی سر و کله خودش و می گفت: من پدرسوخته این همه دارم تو را می زنم، آن وقت تو در حال مرگ می آیی و مرا مسخره میکنی و می گویی کُتَت را از کجا خریده ای؟! ای وای از دست شماها
کد خبر: ۴۶۱۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۳
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت چهارم
پدرم دوباره پاسخ داد: غیر مستقیم، بله! شما ما را مجبور به این کار کرده اید. صبح ها وقتی که قصابی می رفتم که گوشت بخرم؛ وقتی که دور میدان مجسمه عمله ها را می دیدم که بی صبرانه منتظر رفتن به سر کار هستند؛ وقتی که میدیدم گروه گروه کارگر و عمله بیکار تا ظهر یا عصر می ماندند! خون ام به جوش می آمد و تاب و برایم نمی ماند.
کد خبر: ۴۶۱۴۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت سوم
طرف حسابی خجالت کشید و فهمید که این طرف از آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد و خیلی زودتر از آنچه فکر می کرده، لو رفته و با آدم ساده ای طرف نیست. با آن که او را با تخت به اتاق آورده بودند، بلند شد و با پای خودش از اتاق بیرون رفت!
کد خبر: ۴۶۱۴۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۱
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت دوم
1- هر حرکت و سکون به یاد خدا و برای خدا باشد.
2- نماز در اول وقت خوانده شود.
3- نماز به جماعت خوانده شود.
4- در هفته یک روز روزه گرفته شود.
کد خبر: ۴۶۱۴۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
روایت محمد حسین طالبیان از پدر شهیدش محمد طالبیان/قسمت اول
در پاسخش با خونسردی گفته بود: دختر رییس فرهنگ هست که باشد؛ من وظیفه دارم تذکر بدهم تا پوشش بهتری داشته باشد. این که وضع پوشش یک دختر محصل نیست.
کد خبر: ۴۶۱۴۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
یادواره شهیدان سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی و حسین لشگری با حضور جمعی از مسئولان کشوری و لشکری و مردم شهیدپرور در حسینیه امامزاده حسین(ع) برگزار شد.گزارش تصویری پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد قزوین از این مراسم را ببینید:
کد خبر: ۴۶۱۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۸
همرزم شهیدان بابایی و لشگری:
یادواره شهیدان سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی و حسین لشگری با حضور جمعی از مسئولان کشوری و لشکری و مردم شهیدپرور در حسینیه امامزاده حسین(ع) قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۴۶۱۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۸
معرفی کتاب
در این کتاب زندگینامه، وصیتنامه، مصاحبه، خاطرات، اشعار و آثار تنیچند از شهدای این شهرستان به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۶۱۳۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۸
ابوترابیفرد در یادواره شهید حسینپور شلمانی:
امامجمعه موقت تهران با بیان اینکه مشکلات اقتصادی امروز مقدمهای برای شکوفایی اقتصادی فردا است، گفت: در چند ماه اخیر قدرت خرید مردم کاهشیافته ولی اقداماتی توسط دولت و مجلس در زمینه اقتصاد در حال انجام است که این وضعیت به حول قوه الهی تبدیل به شکوفایی وضعیت اقتصادی ایران خواهد شد.
کد خبر: ۴۶۱۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۷
پرنده شکل گرفت و پرید سمت بهار/ پرید سمت فلش هاي رو به زیتون زار/ پرید در کلماتی که آفریده شدند/
پرنده اي که خودش را پرنده دید این بار
کد خبر: ۴۶۱۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
شایسته ات نبود که تسلیم نان شوي/ غرق سکوت شهر، اسیر گمان شوي/ این کوچه ها شبیه قفس بود و خواستی/ مانند آسمان خدا، بی کران شوي
کد خبر: ۴۶۱۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
سیدالاسرا، شهید سرلشکر آزاده حسین لشگری، 18 سال زندگی در اسارت آنهم در اردوگاههای رژیم بعث را عشق مینامید با مطالعه زندگینامه این شهید بزرگوار از ولادت تا شهادت، میتوان به راهی که ایشان به سوی کمال پیموده، پی برد.
کد خبر: ۴۶۱۳۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۶
هشتمین رکعت نماز عشق را /در هواي تو می خوانم/ تو که از خاکریزهاي نور / از تپه هاي حماسه
کد خبر: ۴۶۱۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
اینان که مست از ساغر« قالوا بلی» یند/ فصلی نوین از صفحه کرب و بلایند /فریادشان چون موج سیل آساي دریاست
کد خبر: ۴۶۱۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
درشهر می آید صدا، کز جای برخیز / با شب پرستان زمان بی باک بستیز /بستیز با ظلمت، بگو از نسل نوریم/
تا صبح، تا صبح ظفر، ما در ظهوریم
کد خبر: ۴۶۱۳۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۹