دختر دایی‌اش را پسندیده بود، اما باز هم اصرار کرد که اول به جبهه برود و وظیفه‌اش را ادا کند، بعد عروسی... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مادر شهید «محمود رضایی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
اول جبهه بعد عروسی!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمود رضایی، چهارم تیر ۱۳۴۴ در روستای بلوکان از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش محمدعلی، راننده بود و مادرش محترم نام داشت و تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، دهم تیر ۱۳۶۲ در پاسگاه‌زید عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت و دست، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد.
محترم شاه‌قلی مادر شهید محمود رضایی:
زمانی که امام خمینی را تبعید کردند من محمود را حامله بودم. یادم هست که امام آن روزها فرمودند:"سربازان من هنوز به دنیا نیامده‌اند."
بعد از تولدش کارهایی می‌کرد که مرا یاد حرف امام می‌انداخت و باور کرده بودم که او سرباز امام خواهد بود.
وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود دو برادرش در جبهه‌ها بودند. گفتم:"حداقل تو صبر کن آنها بیایند، بعد برو." اما اصلا زیر بار حرف‌هایم نرفت.
بحث عروسی را پیش کشیدم. دو بار برایش خواستگاری رفتم و دومی که دختر دایی‌اش بود را پسندیده بود، اما باز هم اصرار داشت که اول به جبهه برود و وظیفه‌اش را ادا کند، بعد عروسی.
با همه اینها من رضایت نمی‌دادم که برود. شب در خواب دیدم در می‌زنند، در را باز کردم، خانمی سیاه‌پوش، بلند قامت و نورانی پشت در بود. بی‌مقدمه گفت:"چرا فرزندت را نمی‌گذاری به کمک اسلام برود؟" خواستم بپرسم:"شما کی هستید؟".
از خواب که بلند شدم، محمود کارهایش را کرده بود و داشت می‌رفت. وقتی او رفت انگار قلبم از جا کنده شد، اما...
منبع: کتاب آخرین وداع مادران شهدا با فرزندان‌شان
مادر شهید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده