وساطت شهید "ابوترابی" در حل مشکل ازدواج دو جوان
دوشنبه, ۰۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۵
نوید شاهد - «دو دختر و پسر جوان قصد ازدواج داشتند و تقریبا داشت کار تمام میشد که خانواده داماد پی بردند، پدر عروس از نیروهای دربار رژیم گذشته بود و نمیدانستند باید چه کنند من پیشنهاد دادم موضوع را با حاجآقا ابوترابی در میان بگذارند ...» ادامه این خاطره را از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد، در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابیفرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.
وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.
سید علیاکبر ابوترابیفرد از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا (ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شده است.
وساطت شهید ابوترابی در حل مشکل ازدواج دو جوان
مسعود یزدی از نزدیکان حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد، نقل میکند:
دو دختر و پسر جوان قصد ازدواج داشتند و خانوادهشان هم، همدیگر را دیده بودند و تقریبا داشت کار تمام میشد که خانواده داماد که خیلی هم مذهبی بودند به موردی پی برده بودند که نمیدانستند چه باید کرد؟ موضوع هم از این قرار بود که پدر عروس از نیروهای دربار رژیم گذشته بود و هنوز هم در همان عوالم سیر میکرد.
وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.
سید علیاکبر ابوترابیفرد از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا (ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شده است.
وساطت شهید ابوترابی در حل مشکل ازدواج دو جوان
مسعود یزدی از نزدیکان حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد، نقل میکند:
دو دختر و پسر جوان قصد ازدواج داشتند و خانوادهشان هم، همدیگر را دیده بودند و تقریبا داشت کار تمام میشد که خانواده داماد که خیلی هم مذهبی بودند به موردی پی برده بودند که نمیدانستند چه باید کرد؟ موضوع هم از این قرار بود که پدر عروس از نیروهای دربار رژیم گذشته بود و هنوز هم در همان عوالم سیر میکرد.
من پیشنهاد دادم موضوع را با حاجآقا ابوترابی در میان بگذاریم تا ببینیم ایشان چه راهحلی را پیشنهاد میکنند. موضوع را با حاجآقا در میان گذاشتیم و ایشان هم قبول کردند که دو خانواده را دعوت کنند تا بیایند و موضوع را بررسی و حل کنند.
دو خانواده دعوت شدند همه آمده بودند پدر عروس هم که گردنبند بزرگ طلایی به گردن و ۲ انگشتر بزرگ طلا در انگشتهایشان داشتند با لباسهای آستین کوتاه و رنگارنگ وارد شدند.
در حالی که نگرانی برخورد رو در رو با حاجآقا را داشتند و نمیدانستند وقتی برای اولین بار با یک روحانی برخورد میکنند چه باید بکنند و چه اتفاقی پیش خواهد آمد.
حاجآقا هم وارد مجلس شدند و با همه حال و احوال کردند، از جمله با پدر عروس. ایشان را در آغوش گرفته و حسابی تحویل گرفتند و سپس نشستیم و از هر دری هم سخنی به میان آمد.
حاجآقا اصلا در خصوص موضوع مورد اختلاف مطلبی را مطرح نکردند فقط با نوع برخورد، رفتار و گفتار خود، موجبات رفع کدورتها را فراهم کرد و این دو خانواده کاملا به هم نزدیک شده و اعتماد یکدیگر را جلب کرده و ازدواج هم به سرانجام رسید.
جالبتر از همه اینکه خانواده عروس بویژه پدر ایشان شیفته حاج آقا شده و از آن به بعد علاقه خاصی به انقلاب و روحانیت پیدا کردند.
منبع: کتاب ستاره شب (مجموعه خاطرات بستگان و دوستان سید آزادگان شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد)
نظر شما