آرزوی فروختن دینم را به گور خواهند بُرد
چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۱
نوید شاهد - شهید "حسن علافصفری" در وصیتنامهاش آورده است: «به جهانخواران بگوئید که اگر همه اهل خانه و کاشانهام را به اسارت ببرند، پول و ثروتم را تاراج کنند و گلولههایشان قلبم را سوراخ سوراخ کنند، آرزوی فروختن دینم را به گور خواهند بُرد ...»
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حسن علافصفری، بیستم دی ۱۳۴۸ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش شاهرضا، میوه و ترهبار فروش بود و مادرش خدیجه نام داشت و دانشآموز اول متوسطه بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴ در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید حسن علافصفری:
انسان که به دنیا میآید و پا به عرصه جهان میگذارد، وقتی به سن بلوغ میرسد و میتواند بد و خوب خود را تشخیص دهد و سعادت خود را پیدا کند، آرزوهایی را در نظر میگیرد که میخواهد هر چه زودتر به اجرا در آورد.
من هم دو آرزو بیشتر ندارم؛ یکی اینکه بتوانم با این بدنِ نحیف و گناهکارم، برای اسلام و مسلمین کاری بکنم و دوّم اینکه به هدف عالی و مشخصی که همه مؤمنین در پی آنند که همانا طریق شهادت است - برسم و به زبان خودم شهادت، طریقتالله است و من علاقهای که به شهادت داشتم، به هیچ چیز نداشتم.
به جهانخواران شرق و غرب بگوئید که اگر همه اهل خانه و کاشانهام را به اسارت ببرند و پول و ثروتم را که ندارم! - تاراج کنند و گلولههایشان قلبم را سوراخ سوراخ کنند، آرزوی شنیدن یک کلمه ضعف و زبونی را از دهانم و آرزوی فروختن دینم را به گور خواهند بُرد.
به آنها بگوئید که اگر پیکرم را صد پاره کنند و پارههای تنم را در آتش بسوزانند و خاکسترم را به دریا بریزند، از اعماق دریا صدایم را خواهند شنید که فریاد میزنم: اسلام پیروز است؛ منافق نابود است.
همچنین سر قبرم اسم مرا ننویسید؛ فقط بنویسید: هدیه پَر کاهی به درگاه اقدس مقدس ذات ابدیت.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
متن وصیتنامه شهید حسن علافصفری:
انسان که به دنیا میآید و پا به عرصه جهان میگذارد، وقتی به سن بلوغ میرسد و میتواند بد و خوب خود را تشخیص دهد و سعادت خود را پیدا کند، آرزوهایی را در نظر میگیرد که میخواهد هر چه زودتر به اجرا در آورد.
من هم دو آرزو بیشتر ندارم؛ یکی اینکه بتوانم با این بدنِ نحیف و گناهکارم، برای اسلام و مسلمین کاری بکنم و دوّم اینکه به هدف عالی و مشخصی که همه مؤمنین در پی آنند که همانا طریق شهادت است - برسم و به زبان خودم شهادت، طریقتالله است و من علاقهای که به شهادت داشتم، به هیچ چیز نداشتم.
به جهانخواران شرق و غرب بگوئید که اگر همه اهل خانه و کاشانهام را به اسارت ببرند و پول و ثروتم را که ندارم! - تاراج کنند و گلولههایشان قلبم را سوراخ سوراخ کنند، آرزوی شنیدن یک کلمه ضعف و زبونی را از دهانم و آرزوی فروختن دینم را به گور خواهند بُرد.
به آنها بگوئید که اگر پیکرم را صد پاره کنند و پارههای تنم را در آتش بسوزانند و خاکسترم را به دریا بریزند، از اعماق دریا صدایم را خواهند شنید که فریاد میزنم: اسلام پیروز است؛ منافق نابود است.
همچنین سر قبرم اسم مرا ننویسید؛ فقط بنویسید: هدیه پَر کاهی به درگاه اقدس مقدس ذات ابدیت.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما