خاطرات/ میروم برای همه عیدی بیاورم!
يکشنبه, ۰۸ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۵۲
نوید شاهد - «از برادرم و دوستانش خداحافظی کرد. آنها به او گفتند: حجت! شب عیدی کجا میروی؟ گفت: میروم برای همه عیدی بیاورم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید "حجتالله صنعتکار آهنگریفرد" از زبان خواهر این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد، ششم اسفند ۱۳۳۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش عزتالله و مادرش ثریاخانم نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.
این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ با سمت فرماندهگروهان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
میروم برای همه عیدی بیاورم!
رقیه صنعتکار آهنگریفرد خواهر شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد روایت میکند:
آخرین بار یک مقدار موکت از خانه ما برده بود. فورا آن را آورد و گذاشت خانه و رفت. من او را ندیدم. پس از آن رفت تهران یک شب در منزل برادرم ماند.
بعد هم رفت کارخانه و از دوستان برادرم خداحافظی کرد. آنها به او گفتند: حجت! شب عیدی کجا میروی؟ گفت: میروم برای همه عیدی بیاورم.
اکرام
معصومه صنعتکار آهنگریفرد خواهر شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد روایت میکند:
ایشان خیلی با مردم مدارا میکرد. من که خواهرش بودم نمیدانستم که چقدر به مردم کمک میکند. بعدا متوجه شدم که مقداری از حقوقش را به مادرم میداد.
اگر هم کسی از او تقاضای پول میکرد، مقداری از پولش را به آن شخص میداد.
منبع: کتاب بیقرار (خاطرههایی از سردار شهید حجتالله صنعتکار)
نظر شما