خاطرات/ چرا اجر پسر مرا ضایع میکنید؟
يکشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۸
نوید شاهد - «وقتی مادر شهید علیاکبر احمدی به ۴ قدمی جنازه فرزندش رسید ایستاده و دست بر روی سینه گذاشت: السلام ای شهید را خدا. آمد جلو چنان فریاد زد بر سر همه فرزندانش و گفت: چرا اجر پسر مرا ضایع میکنید؟ ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید علیاکبر احمدی، نهم اسفند ماه سال ۱۳۴۲ در روستای چاله از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش رضوانالله و مادرش سکینه نام داشت، تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند و طلبه بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، یکم مرداد ماه سال ۱۳۶۱ با سمت آرپیجیزن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه شهید شد و مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
مادر شهید احمدی گفت چرا اجر پسر مرا ضایع میکنید؟
حضرتقلی دلشاد از خاطرات خود میگوید: شهید علیاکبر احمدی متولد قزوین از سال ۵۴ الی سال ۶۰ در کنار روحانیون و مردم خداجوی جهت پیروزی انقلاب زحمت میکشید تا سال ۶۰ در یکی از عملیاتها به شهادت رسید.
وقتی که جنازه شهید را در سپاه که آن زمان در خیابان نادری بود، آورده بودند پدر، برادران و دوستان دور تابوت را گرفته بودیم و بر سینه و بر سر میزدیم که مادر آن شهید رسید.
وقتی که به ۴ قدمی جنازه رسید ایستاده و دست بر روی سینه گذاشت: السلامای شهید را خدا. آمد جلو چنان فریاد زد بر سر همه فرزندانش و گفت: چرا اجر پسر مرا ضایع میکنید؟ خم شد و روی شهیدش را بوسید و رفت.
چگونه میشود مادری عزیز دلش در میان خون غلطیده باشد، ولی خم به ابرو نیاورد؟ این نشانه آن است که مادر شهید از حضرت زینب (س) درس گرفته و آن شیری که به فرزندش داده است برای بدست آوردن شیر پاک زحماتی را متحمل شده است. باشد که خداوند آن مادر عزیز که فوت نموده است در کنار حضرت زهرا (س) محشور بگرداند.
منبع: کتاب اول خاکریز (گزیده خاطرات دفاع مقدس استان قزوین)
وقتی که جنازه شهید را در سپاه که آن زمان در خیابان نادری بود، آورده بودند پدر، برادران و دوستان دور تابوت را گرفته بودیم و بر سینه و بر سر میزدیم که مادر آن شهید رسید.
وقتی که به ۴ قدمی جنازه رسید ایستاده و دست بر روی سینه گذاشت: السلامای شهید را خدا. آمد جلو چنان فریاد زد بر سر همه فرزندانش و گفت: چرا اجر پسر مرا ضایع میکنید؟ خم شد و روی شهیدش را بوسید و رفت.
چگونه میشود مادری عزیز دلش در میان خون غلطیده باشد، ولی خم به ابرو نیاورد؟ این نشانه آن است که مادر شهید از حضرت زینب (س) درس گرفته و آن شیری که به فرزندش داده است برای بدست آوردن شیر پاک زحماتی را متحمل شده است. باشد که خداوند آن مادر عزیز که فوت نموده است در کنار حضرت زهرا (س) محشور بگرداند.
منبع: کتاب اول خاکریز (گزیده خاطرات دفاع مقدس استان قزوین)
نظر شما