«به من گفت حمید جان حلالم کن، من تا چند روز دیگر شهید می‌شوم. از حرفش ناراحت شدم و به او اعتراض کردم و گفتم می‌خواهی مرا ناراحت کنی از این حرف‌ها می‌زنی ...» ادامه این خاطره از شهید "ولی‌الله شهبازی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

حلالم کن تا چند روز دیگر شهید می‌شوم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید ولی‌الله شهبازی، دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ در روستای شال از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد، پدرش نصرت‌الله (فوت۱۳۵۹) کشاورز بود و مادرش طاوس نام داشت، تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و هشتم آذر ماه سال ۱۳۵۹ در سرپل‌ذهاب توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

حلالم کن تا چند روز دیگر شهید می‌شوم!

حمید صفری از دوستان شهید ولی‌الله شهبازی روایت می‌کند: شهید شهبازی تقریبا دو تا سه ماه قبل از شهادتش به قزوین آمده بود، آن موقع من در قزوین درس می‌خواندم، به خانه ما آمد و به من گفت برویم قبور شهدای قزوین و یک فاتحه بخوانیم و کمی با هم حرف بزنیم. بعد بروم تهران، چون قرار است به ماموریت بروم.

با هم به گلزار شهدا در امامزاده حسین (ع) قزوین رفتیم، در آنجا کمی قدم زدیم و یک عکس یادگاری انداختیم. از این مکان مقدس تا، ولی عصر (عج) قزوین پیاده قدم زدیم و صحبت کردیم. قبل از اینکه از یکدیگر جدا شویم، به من گفت حمید جان حلالم کن، من تا چند روز دیگر شهید می‌شوم.

از حرفش ناراحت شدم و به او اعتراض کردم و گفتم می‌خواهی مرا ناراحت کنی از این حرف‌ها می‌زنی. در جوابم گفت جدی می‌گویم خودت را برای ندیدن من آماده کن. در لحن سخنش یک حزن و اندوهی بود و مرا با حرفها‌یش قانع کرد که این بار از جبهه برگشتنی نیست.

در هر صورت برای آخرین بار همدیگر را در آغوش گرفتیم و خداحافظی کردیم و دیگر دوست شهیدم را ندیدم تااینکه پیکر مطهرش آمد. این خداحافظی همیشه در ذهن من باقی ماند و هیچ‌گاه از یادم نمی‌رود.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده