رایزنیهای پدرم با ساواک نتیجهای نداشت!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید مرتضی نبوی، فرزند سید احمد که ششم آذر ماه سال ۱۳۲۶ در محله مسجد محمدیه قزوین، به دنیا آمده بود و با اعتقاداتی که داشت از هر راهی تلاش میکرد تا انقلابیون به فعالیتهای سیاسی خود علیه رژیم شاه ادامه بدهند و حتی در این مسیر متحمل شکنجههای وحشتناکی نیز شده بود. ماموران ساواک در اواخر مهر ۱۳۵۲ دستگیر کرده و به زندان کمیته مشترک انتقال دادند.
مرتضی نبوی پس از تحمل ۶ ماه شکنجه در کمیته مشترک به زندان قصر فرستاده شد، به مدت دو سال زندانی بوده و پس از تحمل دوره محکومیت به زندان اوین انتقال یافت و پس از چند ماه آزاد شد.
رایزنیهای پدرم با ساواک نتیجهای نداشت
سید مرتضی نبوی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب اسلامی روایت میکند: اواخر سال ۵۳ در یکی از ملاقاتهایی که با خانواده داشتم، متوجه شدم پدرم خیلی تلاش میکند به گونهای اسباب رهایی مرا فراهم سازد. او به من گفت که مثلا پیش یکی از آشنایان رفته که آن فرد با ساواک در ارتباط بود.
فرد مرتبط با ساواک به پدرم گفته بود: «نبوی را احضار میکنیم، اگر همکاری کند ممکن است آزاد شود.» با شنیدن این موضوع بسیار عصبانی شدم و در همان ملاقات با پدرم تندی کردم. داخل سلول که برگشتم غم عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفت.
چند روز پس از این ماجرا، یکباره از بلندگوی زندان اسم من خوانده شد: «نبوی وسایلش را جمع کند و بیاید.» این خبر، خبر خیلی بدی بود؛ چون کسانی را که اینگونه صدا میکردند دوباره به زندان کمیته مشترک برمیگرداندند. علتش هم این بود که احتمالا اقرار جدیدی علیهشان شده بود و یا حرف تازهای گیر آورده بودند و با انتقال به کمیته از آنان بازجویی دوباره به عمل میآوردند. خلاصه، دست از پا درازتر وسایل و لباسهایم را جمع کردم، مرا سوار ماشین کردند، چشمهایم را بستند و به کمیته مشترک بردند.
منبع: کتاب خاطرات سید مرتضی نبوی