برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«انشاء‌الله خداوند مرا به راه راست هدایت فرماید تا بتوانیم قطره‌ای از الطاف خداوند را درک کنیم. باشد که هر چه زودتر بتوانیم بار سنگین گناه را سبک کنیم و بتوانیم به لقاء‌الله برسیم ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

باشد که هر چه زودتر بتوانم به لقاء‌الله برسم
به گزارش ننوید شاهد استان قزوین، نامه‌های شهدا و رزمندگان گنجینه‌ای از خاطرات ارزشمندی هستند که امروز بازگویی آن‌ها با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ضروری است.

باشد که هر چه زودتر بتوانم به لقاء‌الله برسم

شهید جلیل عطایی طی دوران دفاع مقدس نامه‌ای به رزمنده کامبیز فتحی‌لوشانی می‌نویسد که بدین شرح بوده است: چه کنیم که افسوس بار گناه و گردوغبار شهوات نمی‌گذارد هنوز مرحله‌ای را که در آن هستیم درک کنیم. زمانی این مسایل برای انسان اجر و ثواب دارد که از لحاظ اخلاص و ایمان به آن درجه برسد.

انشاء‌الله خداوند مرا به راه راست هدایت فرماید تا بتوانیم قطره‌ای از الطاف خداوند را درک کنیم. باشد که هر چه زودتر بتوانیم بار سنگین گناه را سبک کنیم و بتوانیم به لقاء‌الله برسیم.

قرار بود بیایم اهواز، ولی افسوس که نشد. دعوتی که از لشکر برای قرارگاه کربلا داشتیم. مسجدی را تازه ساخته بودند و ما هم رفتیم. فکر می‌کردم موقع برگشتن در اهواز شما را ببینم، ولی جناب سرهنگ اجازه ندادند و شبانه ما را به عین خوش برگرداندند.

مسجد بسیار خوب و بزرگ در ۴۵ کیلومتری خرمشهر که با شرکت صیاد شیرازی، محسن رضایی، ملکوتی امام جمعه تبریز و صفوی و سایر فرماندهان بودند. جمع خوبی بود و دور و بر را نگاه می‌کردم شاید تو را پیدا کنم، ولی نشد.

منبع: کتاب نیستان (برگرفته از نامه‌های هشت سال دفاع مقدس)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده