دشمنان را غافلگیر و به عقبنشینی وادار کردیم
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، حمیدرضا احمدی از خاطرات خود میگوید: سال ۶۴ که با بر و بچههای باصفا و صمیمی اصفهان در لشکر هشت نجفاشرف ادغام شدیم تا بنا به دستور به صورت فشرده و کامل یک دوره آموزش نظامی طی کنیم و با آمادگی کامل آماده عملیات بزرگی شویم.
در این مدت چنان سریع با یکدیگر انس و الفت گرفتیم که گویی سالهاست همدیگر را میشناسیم تا جایی که بعد از گذراندن دوره آموزشی در شوشتر یک گردان منسجم و یکپارچه که بدون استثناء همگی آرپیجیزن بودند تشکیل گردید و یک صدا آمادگی خود را جهت حمله به مواضع دشمن اعلام و منتظر روز عملیات شدیم.
گردان ما نیز فیض شرکت در این عملیات را کسب کرد و در این راستا دو مورد مأموریت به عهده بچههای گردان بود اول اینکه مأمور پاکسازی کلیه مناطق آزاد شده از لوث وجود نیروهای بعثی که احتمال اختفا در سنگرهای تصرف شده بعد از شکست سنگین میرفت، شدیم تا طبق نقشه با پاکسازی منطقه در جاده شوسه فاو- امالقصر به دیگر نیروهای لشکر بپیوندیم.
بعد از دعا، مناجات و نماز به راه افتادیم مرحله اول با پاکسازی کلیه سنگرها، شناسایی و اسارت تعدادی از بعثیون و انتقال آنان به پشت جبهه و پیوستن به نیروهای خودی در محور یاد شده با موفقیت انجام شد.
وقتی به محور رسیدیم، شب از نیمه گذشته بود بچهها تازه در خاکریز مستقر شده بودند که چند نفر از بچههای اطلاعات عملیات خبر آوردند که بعثیون در تدارک پاتک هستند و پس از ارائه مختصر گزارشی از محل استقرار آنها که زیاد هم از ما دور نبودند به راه افتادیم.
زیاد راهی نبود طبق نقشه هوشمندانه فرماندهان، آنها را غافلگیر و پس از ساعتها درگیری و جانفشانی بسیجیان جانبرکف توانستیم دشمن را به عقبنشینی وادار کنیم و منطقه را از لوث وجود آنها پاک کنیم.
منبع: کتاب اول خاکریز (گزیده خاطرات دفاع مقدس استان قزوین)