دیگر داشتم از خوشحالی گریه میکردم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، نامههای شهدا و رزمندگان گنجینهای از خاطرات ارزشمندی هستند که امروز بازگویی آنها با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ضروری است.
شهید شهین فدایی طی دوران دفاع مقدس نامهای به کامبیز فتحیلوشان مینویسد که بدین شرح بوده است: موقع آمدن چند عکس امام که خیلی قشنگ باشد برایمان بفرست دایی عزیزم من آن روزی که نامه شما به دستم رسید خیلی ناراحت بودم وقتی توی حیاط مدرسه داشتم قدم میزدم همهاش به فکر شما و جبههها بودم میدیدم که خانم برادران دارد نگاهم میکند.
با خودم گفتم خدا کند که نامه برایم آمده باشد و چند تا نامه هم دست خانم برادران بود همین که آمدم به طرف کلاس خودمان بروم دیدم که خانم برادران صدایم میکند با خود گفتم حتما نامه آمده برایم. بعد دیدم دو تا نامه را داد به من و گفت یکی برای گلدسته و یکی برای تو است. دیگر داشتم از خوشحالی گریه میکردم.
آخه هنوز نامه شما نرسیده بود آنقدر ناراحت بودم که یک نفر صدایم میزد نمیتوانستم جوابش را بدهم و همهاش به فکر این بودم که چرا شما نامه نمیدهید موقع برگشتن چند تا عکس امام که خیلی قشنگ باشد برایمان بفرست، چون ما خانهها را رنگ زدیم به خاطر همین عکس تازه و قشنگ میخواهد.
منبع: کتاب نیستان (برگرفته از نامههای هشت سال دفاع مقدس)