اسلحهدار شدیم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده ولیالله محمدی از خاطرات خود در هشت سال دفاع مقدس میگوید: در فارسجین در آن روزهای پیروزی انقلاب ما هم از کردهای مهاباد یاد گرفتیم و ایست و بازرسی را در سر روستای خودمان در مسیر جاده برقرار کردیم. ماشینها را میگشتیم که یک اسلحه ژ ۳ از یک ماشین پژو سفید ۵۰۴ گرفتیم و از این طریق اسلحهدار هم شدیم.
از روز ۲۵ بهمن ماه همان سالهای کار فرهنگی را دنبال کردیم کتابخانهای را در فارسجین بنیان گذاشتیم که دوستان ما و تعدادی از تحصیلکردهها و آنهایی که تفکر مارکسیستی داشتند کتابهای کمونیستی را هم در آن کتابخانه قرار داده بودند که با آنها برخورد شد و کتابهایشان را بیرون ریختیم.
جوان بودم و به نوعی من هم وارد تحولات پس از پیروزی انقلاب شدم البته نقش بعضی از دوستانی که نام بردم بسیار تأثیرگذار بود. دو سه ماهی تهران رفتم و بعد برگشتم و دیدم که بچههای خود فارسجین، یک تشکیلاتی راهاندازی کردهاند بهعنوان جهاد برای کار عامالمنفعه که من هم کمک کردم.
با سید خلیل خضری قبل از انقلاب ارتباط داشتم. ایشان آمد فارسجین و گفت اگر میتوانید چند نفر را جمع کنید برای جمعیت حافظ وحدت. بیست و چهار نفر شدیم. رفتیم جلوی پادگان لشکر ۱۶ زرهی قزوین. اسم نوشتیم سوار اتوبوس شدیم و رفتیم لویزان و ناهار خوردیم تا چهل پنجاه روز در لشکرک آموزش دیدیم و هر جا حافظ وحدت نیاز داشت کمک کردیم.
منبع: کتاب آقاولی (خاطرات ولیالله محمدی)