«برادرم خیلی شوخ‌طبع بود یادم می‌آید روزی زنگ خانه ما به صدا درآمد محمود بعد از بازکردن در منزل با صدای بلند مادرم را خطاب کرد و گفت آش! مادرم که مشغول کار بود گفت آش نذری آورده‌اند خوب بگیر و بیا ...» ادامه این خاطره از شهید دانش‌آموز «محمود مافی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

شوخی شهید محمود مافی با مادرش!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمود مافی، دوازدهم فروردین ماه سال ۱۳۴۴، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش مهدی، چای‌فروش بود و مادرش زهرا نام داشت و تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، پنجم مهر ماه سال ۱۳۶۰، در محور آبادان-ماهشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید، مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد و برادرش مسعود نیز به شهادت رسیده است.

شوخی شهید محمود مافی با مادرش!

خواهر شهید محمود مافی روایت می‌کند: برادرم خیلی شوخ‌طبع بود یادم می‌آید روزی زنگ خانه ما به صدا درآمد محمود بعد از بازکردن در منزل با صدای بلند مادرم را خطاب کرد و گفت آش! مادرم که مشغول کار بود گفت آش نذری آورده‌اند خوب بگیر و بیا.

دوباره برادرم داد زد قالی! مادرم این دفعه با خوشحالی گفت قالی آوردند چقدر خوب! (در پرانتز بگویم که مادرم به خانمی که در منزل ما کار می‌کرد قول داده بود برای او یک قالی بخرد) که در هنگام برادرم با خنده بلند گفت آشغالی! که باعث خنده همه ما شد (در آن زمان به کارگر‌های نظافتچی شهرداری آشغالی گفته می‌شد)

منبع: کتاب کبوتران مدرسه (روایت زندگی چهار شهید دانش‌آموز دوران دفاع مقدس استان قزوین)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده