درود بر مرگ خونین که در راه خداست
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، نامههای شهدا و رزمندگان گنجینهای از خاطرات ارزشمندی هستند که امروز بازگویی آنها با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ضروری است.
کامبیز فتحیلوشانی طی دوران دفاع مقدس نامهای به شهید ایرج شعبانی مینویسد که بدین شرح بوده است: ایرج جان سلام، سلام قلبی مرا به تمامی رزمندگان اسلام برسان. سلام ما بر بسیج گمنام، این عزیزان به حق خدا که واقعاً گمنام هستند. امروز با یک برادر بسیجی که راهی جبهه بود و برای خداحافظی با برادرش به دانشسرای ما آمده بود برخورد کردم. واقعاً احساسات مرا زنده کند و بیخود اشک از چشمانم جاری شد، آن اخلاص، سادگی و حال جبهه را برایم نمایان کرد.
واقعاً خوش به حال شما، خوش به حال شما، خوش به حال شما، خداوند تمام کارهایتان را برایتان آسان کند آخر این چه نیرویی است که در این عزیزان ایجاد میکند من که حیرانم.
ایرج جان درود بر روح آزاد شما، درود بر قلب پاک شما، درود بر دل آرام شما، درود بر صبر و شکیبایی شما، درود بر قدمهای سنگین شما، دورود بر زمزمههای شیرین شما، درود بر اشکهای جاری در دل شب شما، درود بر لبهایی خندان شما، درود بر حرفهای با اخلاص شما، درود بر ایثار شما، درود بر چشمهای بیدار شما، درود بر گوشهای هوشیار شما، درود بر پیام خونین شما، درود بر خون رنگین شما، درود به تپشهای تند قلب شما.
خلاصه اینکه درود بر مرگ خونین شما که همانا در راه خداست. ایرج جان به خدا قسم تعارف نمیکنم و این حرفها دست من هم نیست بلکه از قلب من بیرون میآید. ایرج جان دوست دارم در جواب این نامه حرف دلت را بشنوم در رابطه با خودت.
ایرج جان همیشه به شما فکر میکنم، ولی نمیدانم در چه هوایی هستید؟ ولی علاقه دارم که خدمتی هم به شما کرده باشم. هر چه در دل داری بگو بیخیال. بلکه خدا خواست و شهید شدی. نباید من بدانم که تو در کجا بودی؟ البته منظور افکار است. به امید روزی که یکی از ساقدوشان شما خودم باشم و دست خواهری حزبالله را در دست شما ببینم که در همه کارها یار، یاور و غمخوار شما باشد.
منبع: کتاب نیستان (برگرفته از نامههای هشت سال دفاع مقدس)