خواستگاری در خواب!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، ایثارگر «ضرب علی گلپور» روایت میکند: در تاریخ بیستم تیر ماه سال ۶۶، من در لشکر ۵۲ قدس گیلان در شوشتر بودم. خواب دیدم برای من به خواستگاری رفتهاند. این موضوع تا صبح فکرم را مشغول کرد.
هر روز صبح که از خواب بیدار میشدم عصبانی بودم برعکس آن روز وقتی از خواب بیدار شدم رفتم مسواک زدم. خنده بر لبم بود. بچهها گفتند چه عجب گلپور میخندند گفتم بچهها یک خواب خوب دیدم. دوستم که الان جانباز است گفت صبر کن اول من خوابم را تعریف کنم. گفتم بگو گفت شما دیشب ازدواج کردید و من را دعوت کردید.
گفتم من هم همین خواب را دیدم بچهها گفتند مواظب خودتان باشید بلایی سرتان میآید همان شب من و همین همرزم و سه نفر دیگر را صدا کردند و گفتند باید به جزیره مجنون بروید که در آن کمین از ما ۵ نفر یک نفر شهید شد. من مجروح شدم. هم رزمم که در عروسی من شرکت کرده بود ترکش به چشمش خورد و از زیر چانهاش خارج شد. ضرب علی گلپور
منبع: کتاب نسل آفتاب (جلد ۲)