ما اهل کوفه نیستیم بصیر تنها بماند!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دفاع مقدس کامبیز فتحیلوشانی از نامههای شهدا در هشت سال دفاع مقدس روایت میکند: با گردان یا رسول (ص) لشکر ۲۵ کربلا در شلمچه مستقر بودیم به صورت غیرمنتظره دستور داده شد که خط را به سربازان ارتش تحویل دهیم. چند ساعت بعد در پشت چند کامیون سوار شدیم و بعد از طی کردن چندین ساعت مقصد نامعلوم در یک مرغداری که دور از شهر بود. مستقر شدیم.
کمکم معلوم شد برای عملیات والفجر ۴ در اطراف شهر کامیاران مستقر شدهایم. حق خارج شدن از مرغداری را هم نداشتیم. چند روز گذشت و از عملیات خبری نشد. مثل اینکه عملیات لو رفته بود. کمبود امکانات و غذا بچهها را خیلی خسته کرده بود به طوری که بیشتر اوقات به هر نفر یک لیوان پلاستیکی سرخالی برنج میرسید. همین موضوع باعث شد که بعضی از بچهها تقاضای مرخصی کردند.
بچههای گردان یا رسول (ص) برای ایجاد روحیه یک شب آقا حسین بصیر، فرمانده گردان را روی شانههاش سوار کردند و جلوی گردانها راهپیمایی کردند و همه با هم شعار میدادند. ما اهل کوفه نیستیم بصیر تنها بماند.
منبع: کتاب نگارستان (برگرفته از دفترچههای خاطرات هشت سال دفاع مقدس)