نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات داد
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حجت اله ملکی» در بیان خاطراتش از فرزندش می‌گوید: موقعی که می خواست به جبهه برود سه بار از من اجازه گرفت خوشحال بود و گفت مادرم سپردمت دست فاطمه زهرا (س)، حجت اله قاری قرآن بود و بسیار زیبا اذان می داد. سه سال است که نابینا شده ام، اما ناشکر نیستم چون می دانم فرزند شهیدم منتظرم است. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۴۰۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۰

خاطرات شفاهی والدین گرانقدر شهدا؛
شهید «روح اله شنبه‌ای» اولین شهید دفاع مقدس استان، با آغاز راهپیمایی های مردم برای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی، در فعالیت های سیاسی شرکت فعال داشت و اعلامیه ها و عکس های امام خمینی(ره) را مخفیانه در بین مردم توزیع می نمود. وی در زمان جنگ فرماندهی واحد اطلاعات عملیات سپاه پاسداران ایلام را برعهده گرفت. در ادامه کلیپ مصاحبه با خانواده این شهید والامقام منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۴۰۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید محمود صابری گفت: برادرانش هرکدام در گوشه‌ای از جبهه مشغول حراست و دفاع از وطن بودند و خودم نیز در پشت جبهه نان می‌پختم و روانه جبهه‌ها می‌کردم.
کد خبر: ۵۴۰۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «مراد مددی‌راد» می گوید: پسرم همیشه کمک حال نیازمندان بود. اگر پولی من یا پدرش به او می دادیم آن را خرج نیازمندان می کرد. حتی بچه های محل به او عادت کرده بودند چون همیشه به آنها خوراکی هدیه می داد.
کد خبر: ۵۴۰۳۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۹

روایتی خواندنی از برادر شهید «اردشیر اقبال زاده»؛
برادر شهید «اردشیر اقبال زاده» در بیان خاطراتی می گوید: شهید سفارش می کرد انقلاب را به دست دشمنان نسپارید چون خون های بسیاری ریخته شده تا این انقلاب پایدار مانده است.
کد خبر: ۵۴۰۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۶

خاطره شهید «داریوش اسدی» به نقل از همسر شهید؛
همسر شهید «داریوش اسدی» می گوید: داریوش تنها کسی بود که جلوی چشم دشمن و زیر آتش سنگین و بارش آن همه گلوله، اقدام به آوردن جنازه دیده‌بان کرده بود.
کد خبر: ۵۴۰۲۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۶

شهید «علی کوشکی» هفتم فروردین ۱۳۳۶، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش نیازعلی و مادرش حرم بانو نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد. شانزدهم اسفند ۱۳۶۶، در بمباران هوایی زادگاهش بر اثر اصابت ترکش به سر و قطع دست، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای همان شهرستان واقع است. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام را می بینید:
کد خبر: ۵۴۰۲۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر «شهید حسین پهلوانی نژاد» خاطرنشان کرد: حسین گفت همه دوستانم رفتند و من جا ماندم.
کد خبر: ۵۴۰۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۶

کتاب «سایه گذرا» به قلم علی‌رضا کلامی، زندگی و خاطرات شهید علی‌اصغر کلامی به روایت همسر این شهید است.
کد خبر: ۵۴۰۲۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۵

به مناسبت سالگرد شهادت شهید «علی‌اکبر قلعه آقابابائی» ویژه‌نامه این شهید گران‌قدر شامل زندگی، وصیت‌نامه، خاطرات، دست‌نوشته و تصاویر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۴۰۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۵

قسمت دوم خاطرات شهید حسین شعبانی
مادر شهید «حسین شعبانی» نقل می‌کند: «قبل از افطار رفتم خانه تا ماست و سبزی بیاورم و سفره را آماده کنیم. وقتی رسیدم جلوی در خانه دیدم حسین آنجاست. ظرف ماست و سبزی را از من گرفت و به من گفت: مادر! اینها برای تو سنگین است؛ من همه وسایل را می‌آورم. ناگهان یادم آمد که حسین شهید شده ...»
کد خبر: ۵۴۰۲۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۵

روایتی کوتاه و خواندنی از همسر شهید « مهدی نوروزی»؛
همسر شهید مدافع حرم«مهدی نوروزی»، در بیان خاطراتی از شهید می گوید: آقامهدی همیشه به بنده می‌گفت که سفر زیارتی امام حسین(ع) را هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی ترک نکن! حتی اگر شده فرش خانه‌ات را بفروش و مقدمات سفر کربلا را مهیا کن.
کد خبر: ۵۴۰۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴

قسمت نخست خاطرات شهید حسین شعبانی
مادر شهید «حسین شعبانی» نقل می‌کند: «چند روز قبل از این که جنازه حسین را بیاورند شبی در خواب دیدم که حسین از جبهه آمده؛ به او گفتم: حسین جان! خوش آمدی بیا تا صورتت را ببوسم. گفت: مادر از کف پایم بوسه بگیر!؛ رفتم طرف سر او و پتو را کنار زدم دیدم حسین سر در بدن ندارد.»
کد خبر: ۵۴۰۱۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴

خاطرات شفاهی پدران شهدا
عبدالله آقاخانی پدر شهید «احمد آقاخانی» می‌گوید: «در عملیات کربلای 5 بود که به همراه رزمندگان در عملیات حضور داشت. در همان عملیات به شهادت رسید و هنگام نماز مغرب و عشاء بود که امام جماعت محلمان به منزل ما آمد و خبر شهادت احمد را به ما داد.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۴۰۱۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴

حاج سعید توفیقی از فرماندهان شهید کردستان است که در روز ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۷ در روستای «اشکفتان» از توابع شهرستان سنندج به دنیا آمد. در ادامه روایت این شهید والامقام را از زبان مردم مشاهده فرماید.
کد خبر: ۵۴۰۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴

خاطره ای از شهید بهمن امیری«10»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ساعت 12:10 دقيقه است و داخل سنگر تک و تنها نشسته‌ام و گوش به زنگ تلفن می باشم تا جواب دهم و در هر لحظه فکری در ذهنم خطور می‌کند چون اين شب‌ها به خاطر ظلمات شبانه گروه‌های گشتی...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۰۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳

خاطره ای از شهید بهمن امیری«9»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «به نام آنکه فکرت آموخت و اکنون در روز 20 بهمن ماه 1362 روزی که بارهای قلبم برداشته شد و روزی که احساس سبکی می‌کنم و از بس در قلبم خوشحالم نمی‌دانم چطور احساساتم را روی کاغذ بياورم...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۰۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۲

خاطره ای از شهید بهمن امیری«8»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ساعت 10 دو دقيقه کم می باشد و تمام روستا را سکوت فرا گرفته است. دوست دارم خاطره ای را روی کاغذ بياورم هر چند که ادبياتم قوی نيست و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۰۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۱

رئیس حوزه هنری لرستان:
سامان سپهوند، گفت: برای نگارش خاطرات شهدا و تاریخ انقلاب باید به خود مردم رجوع کنیم و مردم پای کار باشند. مردم باید تاریخ رشادت فرزندانشان،‌ همسرانشان، پدرانشان را بنویسند که غیر از این چاره‌ای نیست.
کد خبر: ۵۴۰۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴

قسمت دوم گفتگو با همسر و مادر شهیدان مسلم و علی غریب بلوک
همسر و مادر این شهدای گران‌قدر در دردِدلی مادرانه با فرزندش می‌گوید: «من مادر خوبی برایت نبودم ولی می‌خواهم به خوابم بیایی تا تو را ببینم. از تو می‌خواهم قدرتی به من بدهی تا بتوانم در برابر دشمنان ایستادگی کنم.»
کد خبر: ۵۴۰۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴