مسابقه کتابخوانی «اصحاب درد»؛ خاطرات جانبازان ۵۰ تا ۷۰ درصد شهرستانهای سمنان، مهدیشهر و سرخه به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برگزار میشود.
کد خبر: ۵۵۹۳۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۲
در شهر رامسر
«مسابقات گلبال و شنا» ویژه جانبازان بصیر در شهرستان رامسر استان مازندران برگزار میشود.
کد خبر: ۵۵۹۲۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷
اردوی یک روزه ویژه جانبازان ۲۵ تا ۷۰ درصد شهرستان قزوین در موسسه ایثار قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۵۹۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵
مسابقات استانی تنیس روی میز جانبازان استان فارس با حضور ۴۵ نفر از جانبازان و فرزندان معزز شاهد و ایثارگر استان در شیراز برگزار شد که در پایان به نفرات برتر در هر رشته هدایایی تقدیم شد.
کد خبر: ۵۵۹۱۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
روایتی شنیدنی از آزاده و جانباز کرمانشاهی
«عیسی امیری»، می گوید: زمستان سال 1365 که پاس بخش یکی از پاسگاه ها در منطقه کله قندی بودم، برای سرکشی نزد نگهبان آن شب رفتم که به یکباره درگیری بین ما و عراقی ها بالا گرفت، صدایی را از پشت خاکریزها شنیدم که در همان لحظه یک نارنجک رو به روی من منفجر شد. یکی از ترکش های آن زمان روی چشم چپم به یادگار دارم.
کد خبر: ۵۵۹۰۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
خاطرهنگاری جانبازان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با جانباز سرافراز «رمضانعلی کارگران بافقی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۵۸۸۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۴
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده کرمانشاهی «عبدالقادر اسدی»
جانباز و آزاده کرمانشاهی «عبدالقادر اسدی»، می گوید: سال 1367 در منطقه شرهانی عراقی ها به ما هجوم آوردند در حال عقب نشینی بودیم که از پشت ما را اسیر کردند و ما را به جایی به نام الاماره بردند با سیم خاردار دست هایمان را بسته بودند و با کتک حسابی از ما پذیرایی کردند.
کد خبر: ۵۵۸۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
جانباز و آزاده کرمانشاهی «حجت اله همتی»، می گوید:18 اردیبهشت 1365 به خدمت سربازی اعزام شدم و در جبهه های جنگ حضور داشتم که در تاریخ 21 تیر1367 اسیر شدم. ما را به سوله ای به نام الامارات بردند آب و غذایی نداشتیم تانکر آبی را آنجا گذاشتند و شیر لوله ها را به روی ما بستند و ما هم مجبور بودیم روی دوش یکدیگر برویم و خود را به دریچه تانکر برسانیم و با پوتین هایمان آب بخوریم.
کد خبر: ۵۵۸۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
برگی از خاطرات آزاده و جانباز «عزیزالله فرجیزاده»؛
«همسرم اصلاً راضی به رفتنم نبود و مرتب نگرانیاش از آینده خود و فرزندان خانه کوچکمان را بیان میکرد و با وجود التماسهای مظلومانه پسر ۴ سالهمان که به پاهایم چسبیده بود و اصرار داشت که آنها را تنها نگذارم. سرانجام با همه عشق و علاقهای که به آنها داشتم تاب و توان دیدن و شنیدن تجاوزات دشمن به کشور و تعدی به مردم و ناموسمان را نیاورده و رفتم ...» ادامه این خاطره از آزاده و جانباز «عزیزالله فرجیزاده» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۷۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۳۰
«بعد از مجروح شدن در بیمارستان طالقانی تهران بستری شدم. ۱۲ بار عمل روی پایم انجام دادند. دیگر خسته شده بودم بعد از نماز شروع کردم شکایت به خدا و درد و دل کردن با خدا تا اینکه به خواب رفتم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات جانباز «احمد فنودی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۸۶۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۹
با حضور گسترده در تجمع محکومیت جنایات اسرائیل انجام شد
جانبازان و ایثارگران استان قزوین با حضور گسترده در تجمع محکومیت جنایات اسرائیل، نفرت و انزجار خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کردند.
کد خبر: ۵۵۸۶۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
خاطرات شفاهی جانباز 70 درصد «نجم نصاری»؛
جانباز 70 درصد «نجم نصاری» در خاطراتی از سالهای دفاع مقدس گفت: «اوایل جنگ، قبل از اینکه به سربازی بروم جزو نیروهای مردمی بودم و به بقیه کمک میکردم. بعد از اینکه به کردستان رفتیم ما را به مهران اعزام کردند و در آنجا بود که مجروح شدم.»
کد خبر: ۵۵۸۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶
گفتوگوی تصویری با «حسن مأوایی»
«حسن مأوایی» می گوید: من از سال 1357 وارد کمیته انقلاب سپاه پاسداران شدم. جنگ تقریبا به پایان رسیده بود که شنیدیم منافقین خود را به اسلام آباد غرب رساندهاند. در مسجد جامع نشسته بودیم که امام جمعه وقت اعلام کرد برادران، اسلامآباد سقوط کرده هر چه زودتر باید به آنجا بروید! همین که راهی عملیات مرصاد شدیم، مریم رجوی با بلندگو اعلام میکرد: پیش به سوی تهران تا 24 ساعت دیگر آنجا را گرفتهایم که به لطف خدا آنها را شکست دادیم.
کد خبر: ۵۵۸۶۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۷
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «هوشنگ فتحی»
«هوشنگ فتحی» می گوید: من در هوانیروز کرمانشاه شاغل بودم. بهمن ماه 1365 در محل خدمت مشغول بودم که به یکباره هواپیماهای دشمن، کرمانشاه را بمباران کردند. همان لحظه یکی از همکارانمان روی زمین افتاده بود رفتم که او را نجات دهم و به بیمارستان برسانم که خودم هم تنگ نفس شدم و مردم ما را به مرکز درمانی رساندند.
کد خبر: ۵۵۸۶۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۶
«دوستم گفت یکی از کفشهای شما نیست. شما کفشهای مرا بپوشید تا من کفش شما را پیدا کنم. من خندهای کردم که: حسن جان من که یک پا بیشتر ندارم و به همین دلیل باید یک عدد کفش باشد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات جانباز «احمد فنودی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۸۶۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۵
جانباز حمزهعلی قربانی در بخشی از خاطرات خود می گوید: «در عملیات رمضان دو گردان قزوین وارد عمل شد گردان قدس و گردان شهید دلاک، بهمحض شروع عملیات، گردان شهید دلاک به فرماندهی شهید حسنپور هم از راه رسید ...» ادامه این خاطره از جانباز «حمزهعلی قربانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۴
آیین تجلیل از ورزشکاران جانباز قهرمان و مدال آور سال ۱۴۰۱ استان البرز برگزار شد. تصاویر مربوط به این مراسم را ببینید.
کد خبر: ۵۵۸۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۲
روایتی شنیدنی از جانباز و آزاده «کرمعلی کاظمی»
جانباز و آزاده «کرمعلی کاظمی»، میگوید: سال 1366 در عملیات والفجر 10 از ناحیه چشم، ریه و اعصاب و پوست شیمیایی شدم. جزء نیروهای پشتیبانی بودم به ما گفتند که عراق به سمت روستاها و شهرهای غربی پیش روی کرده و باید برای نجات مردم هر چه سریعتر اقدام کنید خودمان را به روستاها رساندیم و خدا رو شکر دو هزار نفر از مردم را نجات دادیم و در نهایت خودمان اسیر شدیم.
کد خبر: ۵۵۸۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۰
بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام امروز در اقدامی زیبا جانبازان قطع نخاعی استان را به همراه خانواده هایشان به یک دورهمی صمیمانه در تالار پیوند دعوت کرد تا این عزیزان و خانواده هایشان ساعاتی را با نشاط در کنار همدیگر بگذرانند.
کد خبر: ۵۵۸۳۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۶
«دشمنان متوجه شدند و رگبار را به سمت قایق ما نشانه رفتند و در همان ابتدا قایقرانها و بیسیمچیها به شهادت رسیدند. تیری هم به شکم آقای عراقی خورد. آقای صلحجو هم تیر خورد. گالونهای بنزین هم در کف قایق ریختند ...» ادامه این خاطره از جانباز «حمزهعلی قربانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۳۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۶