شهید عملیات رمضان:
در مدتي كه برادرم مفقود بود، مادرم رحمت خدا رفت و بعد از هجده سال اعلام كردند كه تعدادی جسد شهيد آوردهاند. وقتي ما رفتيم از عبدالرضا فقط آثاري آورده بودند. يک جفت كفش از برادرم آورده بودند كه كنار جسدش در يک كانال بوده... در متن خبر ادامه خاطره ی برادر شهید عبدالرضا آتشی را بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۶۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۳
در خانواده جوشیده بجز شهیدان احمد و حبیب الله، محمد نیز به شهادت رسیده و این سه برادر جانشان را در اعتلای آیین مقدس اسلام و امنیت و آسایش میهن تقدیم کردند.
کد خبر: ۵۲۹۸۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
روایتی از اوج دفاع از سنگر حجاب؛
هجدهم آذرماه سال ۱۳۶۰ بود که شهر ایلام توسط رژیم بعثي متجاوز مورد بمباران هوایی قرار گرفت. آن زمان پریوش میرابی در محل كارش بود. ساعت ۱۲ بود که بمباران شروع شد. گویا در آن لحظه همه به پناهگاه پناه برده بودند، اما شهید چون چادرش را جا گذاشته بود، به بانک برگشته تا آن را بردارد. در همان لحظه مورد اصابت ترکش از ناحیه سر و گردن قرار میگیرد و در بانک شهید می شود.
کد خبر: ۵۲۷۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۰۵
خاطرات شفاهی برادر شهید «محمدرضا کاظمی»؛
شهید «محمدرضا کاظمی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که دی ماه 1366 در منطقه عملیاتی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. برادر شهید که با وی نیز همرزم بوده است می گوید: محمدرضا چون دانشجوی رشته پرورشی بود در کنار دفاع از وطن به همرزمانش نیز قرآن آموزش می داد.
کد خبر: ۵۲۶۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۹
«برخی خیال میکردند دوقلو هستیم. او خدمت به خانواده را دوست میداشت. پس از خدمت سربازی، مدتی قالیبافی کرد.» ادامه این خاطره از برادر شهید «بهلول ابراهیمی راد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی بخوانید.
کد خبر: ۵۲۴۰۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۲۸
شهید «سعید حسنان» متولد شهرستان سمنان از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ برادر گرامی این شهید گرانقدر از حال و هوای خانه پس از آمدن سعید برایمان روایت میکند. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت سوم این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۲۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۳
شهید «سعید حسنان» متولد شهرستان سمنان از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ برادر گرامی این شهید گرانقدر از ۳۷ سال انتظار و چشم به راهی برایمان روایت میکند. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت دوم این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۲۶۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۱
شهید «سعید حسنان» متولد شهرستان سمنان از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ برادر گرامی این شهید گرانقدر از خاطراتش برایمان روایت میکند. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت نخست این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۲۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۹
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی مطرح شد؛
جانباز و نویسنده کتاب های حوزه ایثار و شهادت در خصوص مشکلات صنعت نشر گفت: «تشویق و حمایت از نویسندگان به خصوص نوجوانان و جوانان که دفاع مقدس را درک نکردهاند اما علاقهمند به نوشتن در خصوص شهدا و رزمندگان هستند امری لازم و حیاتی است.»
کد خبر: ۵۲۱۳۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۳۰
شهید کریم ابراهیمی نیا:
نوید شاهد - شهید «کریم ابراهیمی نیا» زمانی که با پیکر مجروح و خونین به خانه بازگشت در مقابل بی تابی اعضای خانواده از جمله مادرش، با لبخند اطرافیان را دلداری میداد و خطاب به مادرش میگفت: «مادر جان! خونی که برای عزت، شرف و میهن ریخته میشود مایه افتخار و سربلندی است».
کد خبر: ۵۲۱۲۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶
نوید شاهد – شهيد خیراله صمدی متولد 1347 بود و مشكلات جانبازی و شيميايی شدن را از زمان جنگ به همراه داشت و به همين خاطر خيلی موافق رفتنش به سوريه نبودند اما او تا آخرین نفس جهادش را ادامه داد.
کد خبر: ۵۲۱۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۵
برادر دانش آموز شهید:
«رضا صفریانی» برادر دانش آموز شهید، «هادی صفریانی گیلان» عنوان کرد:"از خصوصیات بارز شهیدصفریانی گیلان داشتن شعور حسینی و شور انقلاب امام خمینی(ره) بود".
کد خبر: ۵۲۰۱۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
برگی از خاطرات سرباز شهید " عبدالحسن نامور"
نوید شاهد - برادر شهید نامور نقل میکند: « برادرم نسبت به واجبات شرعی حساس بود . خواب شهادتش را دیده بود و به برادر بزرگترم گفته بود که همیشه به خانواده احترام بگذارید .»
کد خبر: ۵۱۹۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۵
نوید شاهد - شهید «مطلب احمدیان» به عنوان فرمانده ای دلاور و خدمت گذار مردم منطقه، زبانزد خاص و عام بود و از اینکه وجود او باعث دلگرمی هر چه بیشتر مردم به نظام و انقلاب میشد، ضد انقلاب را رنج میداد و اخلاق مردم مدارانه او بیشتر از گلولههای اسلحه اش دشمن را مایوس و نا امید کرده بود.
کد خبر: ۵۱۸۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۸
گفتگو با برادر شهیدان " سید نجف و سید احمد رسولی"؛
نوید شاهد- برادر شهید ان "سید نجف و سید احمد رسولی" می گوید: «روزی که می خواستیم برادر شهید م سید نجف را به خاک بسپاریم گروهی از برادران سپاهی با چند اسیر عراقی از آنجا در حال گذر بودند که مادرم جلوی آنها می ایستد و آنها را به نهار دعوت می کند و می گوید اینها گناهی ندارند دشمن ما صدام ملعون است و من هیچگاه گذشت او را فراموش نمی کنم.»
کد خبر: ۵۱۸۰۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۸
شهید «حمزه حاجیزاده» به روایت برادر
نوید شاهد- چهارم خرداد ماه 1393 بود که «حمزه حاجیزاده» در راه برقراری امنیت و مبارزه با اشرار به شهادت رسید. عضو دریابانی نیروی انتظامی بود و برای خدمت به مردم از همه چیز حتی جانش گذشت. او در دریا به شهادت رسید و اجر دو مرتبه شهادت نصیبش شد. به مناسبت فرارسیدن هفته نیروی انتظامی جمهوی اسلامی با «رحمتالله حاجیزاده» برادر شهید والامقام «حمزه حاجیزاده» از شهدای دریابانی ناجا به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
کد خبر: ۵۱۷۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۷
برگی از خاطرات سرباز شهید " علی آخوندی"
نوید شاهد - برادر شهید آخوندی نقل می کند: «او از اطلاعات سیاسی بالایی برخوردار بود و آن را به دیگران انتقال می داد و دیگران را برای شرکت در انتخابات و فعالیت در ستادهای انتخاباتی تشویق می کرد. بسیار به جهاد در راه خدا علاقمند بود به همین دلیل عازم جیهه های حق علیه باطل شد.»
کد خبر: ۵۱۷۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۳
نوید شاهد قزوین گزارش میدهد؛
نوید شاهد - «همه برای شهادت از هم سبقت میگرفتند تا خودشان را به اربابشان اباعبداللهالحسین(ع) برسانند، ولی دادن خبر شهادت آنها به خانوادههایشان سختترین کاری بود که از پس هر کسی برنمیآمد. در قزوین قاصدانی بودند که پشت در 2 هزار و 500 خانه شهید کلنجار رفتند تا چگونه خبر شهادت عزیزانشان را به آنها بدهند ...» آنچه میخوانید گفتگویی صمیمانه با حاج حسن حدادزادگان، قاصدی با جنس نوید شهادت است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۱۶۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۴
نوید شاهد- برادر شهید حاجامینی مسیر تهران تا مشهد مقدس را رکاب میزند.
کد خبر: ۵۱۴۳۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۰
انتشار به مناسبت هفته دولت؛
نوید شاهد - شهید «علی خانزادی» مسئولیت بهداری تیپ امیرالمؤمنین(ع) را بر عهده داشت و سر انجام آبان ماه 1363 در منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. برادر شهید در ذکر خاطره ای از شهید می گوید: ما سه برادر بودیم که در عملیات کربلای 5 شرکت داشتیم پدر از اینکه با آن شرایط سخت ما هر سه در جبهه حضور داشتیم نگران بود می گفت کاش دوتای شما برگردد خانه، علی با آن عظمت روح که خطر استکبار را حس کرده بود با لحنی شیوا و با بر خوردی لطیف و زیبا اما استوار و ثابت قدم گفت :پدرجان ای کاش ده پسر داشتید و الان خالصانه دراین جنگ علیه دشمنان اسلام شرکت می کردند .
کد خبر: ۵۱۴۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۷