مادر شهید "عبدالحکیم فلاح نژاد" نقل می کند: «پسرم خسته و کوفته از سر زمین به خانه آمد و تکه نانی که من برایش پخته بودم را خورد سپس مرا در آغوش کشید. سال ها از این خاطره می گذرد ولی من گرمای آن آغوش را هرگز فراموش نکرده ام.» در ادامه مطلب متن کامل این خاطره را می خوانید.