نوید شاهد_ "پسرک فلافل فروش" زندگینامه و خاطرات طلبه جانباز، شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری را به تصویر میکشد.
کد خبر: ۴۸۲۱۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۵
نوید شاهد - «قرآن و شهدای هفتم تیر» کتابی است که به زندگینامه قرآنی شهدای اصفهان، در حادثه هفتم تیرماه سال 1360 می پردازد.
کد خبر: ۴۸۲۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۳
معرفی کتاب
نوید شاهد – کتاب «امدادگری که از آمپول میترسید» مجموعه خاطرات کوتاه رزمنده دوران دفاع مقدس «محمدحسین ره آموز» در اولین اعزام بسیجیان بجنوردی به جبهه در سال 1359 است که به قلم محمدحسین ره آموز و خانم سمیه عطاران از نویسندگان حوزه دفاع مقدس نگاشته و منتشر شده است.
کد خبر: ۴۸۱۹۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۳
نوید شاهد - کتاب «خیلی خیلی محرمانه» مستند داستانی درباره جنگ تحمیلی می باشد که در ادامه بخشی از آن را میخوانیم.
کد خبر: ۴۸۱۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
نوید شاهد - کتاب "امواجی از ملکوت" شهید نامه شهدای مخابرات و بیسیم چی استان هرمزگان است. این کتاب با حمایت مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس هرمزگان روانه بازار شده است.
کد خبر: ۴۸۱۳۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۵
نوید شاهد _ این کتاب به داستان زندگی پرماجرای خانوادهای از طبقه متوسط در کوران نهضت اسلامی مردم ایران در مقطع زمانی هفدهم شهریور تا بیستو ششم دیماه 1357 اختصاص دارد و سایت نوید شاهد تهران بزرگ در ادامه به معرفی این کتاب میپردازد.
کد خبر: ۴۸۱۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۴
نوید شاهد_ کتاب "ما اینجا عاشق شده ایم" روایت حماسه جمعی از رزمندگان استان همدان در دوران جنگ تحمیلی است.
کد خبر: ۴۸۱۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
نوید شاهد - کتاب "یکی شبیه خودش " اثر اعظم رمضانی است که شامل مجموعه خاطرات برگزیده چهارمین جشنواره خاطره نویسی دفاع مقدس استان هرمزگان است. این کتاب با حمایت مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس هرمزگان روانه بازار شده است.
کد خبر: ۴۸۱۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۱
"میرزا محمد؛ پدر کردستان" عنوان کتابی است که روایتگر خاطرات "شهید میرزا محمد بروجردی" است. در این کتاب سرگذشتنامه و خاطرات شهید محمد بروجردی همراه با عکسهایی از وی و همرزمانش به نگارش درآمده است.
کد خبر: ۴۸۱۰۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
معرفی کتاب "آخرین لبخند دلاور"
نوید شاهد - کتاب "آخرین لبخند دلاور" مستند داستانی زندگی و خاطرات سردار شهید "علیاکبر مرادیان" است که به قلم محمدحسین اکرامیفر از نویسندگان حوزه دفاع مقدس نگاشته و منتشر شده است.
کد خبر: ۴۸۱۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
کتاب «عرش شعر» شامل مجموعه ای از داستان هایی از عنایات اهل بیت به شعرا می باشد که توسط "جلیل صفربیگی" گردآوری شده و توسط انتشارات برگ آذین به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۸۰۹۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۸
کتاب «یک تن و این همه مزار»، قصهای از زندگی سردار شهید "حسین ایرلو" است که معصومه رمضانی آن را به رشته تحریر درآورده است.
کد خبر: ۴۸۰۹۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۸
کتاب "گلواژهها " مستند داستانی زندگی شهدای شهرستان اسفراین است. "محمدحسن اکرامی فر" از نویسندگان حوزه دفاع مقدس این کتاب را گردآوری کرده است .
کد خبر: ۴۸۰۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۸
کتاب حاضر به شرح و بررسي زندگي و مبارزات آیت الله "سید حبیب الله طاهری گرگانی"، پرداخته است. وی یکی از قهرمانان ایران بوده که به رهبری امام خمینی (ره) نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته است.
کد خبر: ۴۸۰۸۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۷
کتاب فرآیند تاسیس بسیج و ادغام آن با سپاه، در راستای بیان نحوه تکوین و ادغام بسیج در نهاد سپاه پاسداران تدوین شده است.
کد خبر: ۴۸۰۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۷
کتاب «غواص و ماه» به روایت زندگی شهید "محمدحسین مهدی زاده" فرمانده محور اطلاعات و عملیات لشکر المهدی (عج) می پردازد.
کد خبر: ۴۸۰۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۷
معرفی کتاب:
"آن روز سه و نیم بعداز ظهر" خاطرات مهدی صمدی صالح، رزمنده گردان 154 حضرت علی اکبر(ع) از لشکر انصارالحسین(ع) استان همدان است که توسط "سید سعید غیاثیان" تدوین شده است.
کد خبر: ۴۸۰۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۵
کتاب «به نام مادر» به شرح زندگی و احوال چندتن از همسران شهدای جنگ تحمیلی اختصاص یافته که به قلم «میترا کمالی فر» نوشته شده است و توسط نشر سوره های عشق منتشر شد.
کد خبر: ۴۸۰۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۳
کتاب «منصور آسمان»، قصهای از زندگی سرلشکر شهید "منصور ستاری" است که شعله جهانگیری آن را به رشته تحریر درآورده است.
کد خبر: ۴۸۰۶۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
نوید شاهد - مرتضی حلاوت تبار دوست شهید "حمید احدی" در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: ظهر بود و مشتری خوبی داشتیم. ردیف اوّل که تمام شد، متوجّه شدیم که باقلواهای ردیف دوّم کم شدهاند. بعضیها ناخنک خورده و بقیّه هم توخالی بودند. یکی تونل زده و یک در میان همه را خورده بود. با تعجّب گفتم: «یعنی کار حمیده؟» مصطفی سری تکان داد .
کد خبر: ۴۸۰۶۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۶