خاطرات شفاهی؛
زمانی که هردو پسرم آمدند که اجازه رفتن به میدان جنگ را از من بگیرند گفتند: مادر جان ما می رویم ولی احتمال دارد شهید بشویم آیا این اجازه را می دهی؟ من هم گفتم: شهادت، همچون شیری که برایتان دادم، حلالتان باد. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهیدان را می بینید.
کد خبر: ۵۲۷۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۸
خاطرات شفاهی؛
مادر شهید «گلاب حبیبی آذر» در خاطرات خود می گوید: زمانی که با فرزندم تلفنی صحبت می کردم برایم گفت که مادر هفت روز دیگر خدمت سربازی ام تمام می شود، آماده هستی برای من عروسی بگیری؟ من هم گفتم بله عزیز دلم همه چیز مهیا است. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید را می بینید.
کد خبر: ۵۲۶۹۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(1)
مادر شهید «اکبر اکبری» در خاطرات خود از فرزندش می گوید: من در خواب شهادت «اکبر» را دیده بودم امام با خود می گفتم خواب است. اما همان روز خبر شهادتش را به من دادند. فیلم مصاحبه با این مادر شهید معزز را در ادامه ببینید.
کد خبر: ۵۲۶۸۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید حمید یوسفی فرزند نادر سی ام فروردین سال ۱۳۴۷ در روستای ماژین شهرستان ایوان دیده به جهان گشود. وی که تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی ادامه داده بود در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بنا براحساس وظیفه شرعی به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و به عنوان نیروی پیاده به فعالیتهای رزمی جهادی پرداخت این شهید گرانقدر سرانجام در پانزدهم دی ماه ۱۳۶۶ در منطقه زبیدات دهلران در حین دفاع تز وطن مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای شهرستان ایوان قرار دارد. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۶۸۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۶
رئیس اداره هنری اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران اصفهان گفت: دهمین طرح پروژه ثبت و ضبط تاریخ شفاهی والدین معزز شهدا در قالب تدوین مصور خاطرات مستند در سطح بنیاد شهرستانهای استان کلید خورد.
کد خبر: ۵۲۶۶۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مرجان فرجی مادر شهید «غلامعلی رسولی» نقل میکند: «وقتی که سن و سالی نداشت به من میگفت: مامان جان وقتی من بزرگ شدم، شما را به روشنایی و خوشبختی میرسانم. این جمله را آن زمان درک نمیکردم. وقتی غلامعلی به شهادت رسید. فهمیدم با شهادتش مرا خوشبخت کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۲۶۴۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
کلثوم میرزایی مادر شهید «قربانعلی خالقی» میگوید: «وقتی به مرخصی میآمد به او میگفتم: من آرزو دارم تو را در لباس دامادی ببینم. او میگفت: تا جنگ تمام نشود ازدواج نمیکنم. چون میدانم به شهادت میرسم. او نمونه واقعی بسیجی خستگیناپذیر بود.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۲۶۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صغری تاجیک مادر شهید «محمد قمیجنگلی» میگوید: «کسانی که محمد را میشناختند، به من میگفتند: خوشا به سعادت شما که چنین فرزندی را تربیت کردهای که در راه رضای خدا جانش را معامله کرده است.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۲۶۳۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا | قسمت ۱۶
مادر شهید «غلامعلی صفری» نقل میکند: پسرم خیلی دلش میخواست به جبهه برود، ولی نگران من و خواهرانش بود. من به او گفتم نگران ما نباش و به ندای دلت گوش بده. در ادامه فیلم کامل این مصاحبه را میبیند.
کد خبر: ۵۲۶۳۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
خاطرات والدین شفاهی والدین شهدا | قسمت 14
پدر شهید «احمدرضا علوی فر» نقل می کند: «پسرم به امام و جمهوری اسلامی بسیار حساس بود و در وصیت نامهاش نوشته بود شما را به رفتن به مسجد و حجاب سفارش میکنم.»
کد خبر: ۵۲۶۳۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
قسمت سوم؛
کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «سیدحسین سالاری» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 3 مرداد 1346 به دنیا آمد. در منطقه سرپل ذهاب تپه های 654 در یکم فروردین 1367 به اسارت درآمد. وی بیش از 2 سال و شش ماه در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 22 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت. نوید شاهد یزد کلیپ مصاحبه تصویری این جانباز سرافراز را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۲۶۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا | قسمت ۱۳
پدر شهید «ولی الله سالدار» نقل میکند: پسرم از سن ده یازده سالگی بارها به جبهه رفت. ۱۳ سال بیشتر نداشت که در شلمچه به شهادت رسید. داغ فرزندم برایمان بسیار سنگین بود. در ادامه فیلم کامل این مصاحبه را میبینید.
کد خبر: ۵۲۶۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
«اکبر کریمیرزکانی» پدر شهیدان علی و فیروز کریمیرزکانی می گوید: «بعد از انقلاب همه وقتشان را در راه دفاع از کشور و وطنش می گذراندند. هر موفقیتی که کسب می کرد به ما نمی گفتند اهل خودنمایی نبودند. پسرانم راهی را رفتند که باعث افتخار من است.»
کد خبر: ۵۲۶۱۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۹
خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید عباس رضایی فرزندش را جوانی مطیع و مهربان معرفی و عنوان کرد: فرزندانم را با یتیمی بزرگ کردم، طاقت دوری از وی را نداشتم.
کد خبر: ۵۲۶۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۸
عزیزپور سرپرست بنیاد شهید ورامین گفت: ثبت خاطرات شفاهی والدین معظم شهدا با عنوان طرح اسناد افتخار از دی ماه سالجاری در این شهرستان آغاز شد.
کد خبر: ۵۲۶۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۸
قسمت دوم؛
کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «سیدحسین سالاری» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 3 مرداد 1346 به دنیا آمد. در منطقه سرپل ذهاب تپه های 654 در یکم فروردین 1367 به اسارت درآمد. وی بیش از 2 سال و شش ماه در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 22 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت. نوید شاهد یزد کلیپ مصاحبه تصویری این جانباز سرافراز را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۲۶۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صغری چگینی مادر شهید «علی قرابرچکلو» میگوید: «فرزند دیگرم در جبهه بود، همیشه به علی میگفتم: بگذار برادرت از جبهه بیاید بعد شما به جبهه برو. علی در جواب میگفت: در کشور جنگ است و همه باید به جبهه برویم، من نمی توانم در خانه بمانم تا نوبت من برسد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۲۶۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۸
قسمت اول؛
کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «سیدحسین سالاری» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 3 مرداد 1346 به دنیا آمد. در منطقه سرپل ذهاب تپه های 654 در یکم فروردین 1367 به اسارت درآمد. وی بیش از 2 سال و شش ماه در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 22 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت. نوید شاهد یزد کلیپ مصاحبه تصویری این جانباز سرافراز را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۲۵۹۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۵
خاطرات شفاهی؛
پدر شهید «محمدرضا داداش زاده» در خاطرات خود می گوید: یکی از آشنایان برایم گفت بیا همراه من به بیمارستان برویم، محمدرضا زخمی شده و در بیمارستان بستری است. من هم چون به دلم افتاده بود که فرزندم شهید می شود به او گفتم اگر شهید شده است. برایم بگو و من هم با گشاده رویی به او گفتم فرزندم را در راه اسلام و قرآن قربانی کرده ام. در ادامه فیلمی از گفتگو با پدر این شهید را می بینید.
کد خبر: ۵۲۵۷۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۴
خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید داوود موسیوند در خاطرهای از فرزندش گفت: زمانی که خواستم برای خداحافظی قرآن را بالای سرش بگیرم مخالفت کرد، چون میگفت کسانی که مادر ندارند هیچکس برایشان قرآن نمیگیرد.
کد خبر: ۵۲۵۷۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۴