نوید شاهد همدان - صفحه 8

نوید شاهد همدان

زندگینامه سرباز شهید احمد خزائی

سال ۱۳۵۴ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و تا پایان دوره راهنمایی ادامه تحصیل داد. از همان کودکی اهل کار و تلاش بود و سعی می‌کرد علاوه بر تامین مخارج زندگی خود کمک خرج خانواده نیز باشد. بسیار مقید به انجام واجبات و ترک محرمات بود و سعی می کرد با حضور در هیئت های حسینی و مجالس عزاداری اهل بیت درس آزادی و آزادگی بیاموزد.

گزارش تصویری: یادواره سردار شهید "رضا شکری پور" در همدان

همزمان با سالگرد شهادت سردار شهید رضا شکری پور، با حضور جمعی از رزمندگان سال های دفاع مقدس، خانواده معظم شهداء، خانواده شهید شکری پور، فرماندهان نظامی و تنی چند از مسئولین استان، یادواره این سردار شهید در مجموعه فرهنگی باغ موزه دفاع مقدس همدان برگزار شد.

پوستر: شهید مظلوم آیت الله سید محمد حسین بهشتی

بهشتی ۷ تیر سال ۱۳۶۰ شمسی، در دفتر حزب جمهوری اسلامی همراه با عده‌ای از همفکرانش بر اثر انفجار بمب به شهادت رسید. مسئولیت این بمب گذاری را سازمان تروریستی موسوم به مجاهدین خلق بر عهده گرفت. در اعلامیه امام خمینی به مناسبت شهادت بهشتی و یاران او آمده است: «بهشتی... مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود».
به بهانه 7 تیر سالروز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران

زندگینامه شهید مظلوم آیت الله سید محمد حسین بهشتی

بهشتی از مخالفان نظام سلطنتی پهلوی حاکم بر ایران بود و علیه آن مبارزه سیاسی می‌کرد به همین دلیل مدتی از ایران خارج شد و در این مدت در مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان فعالیت می‌کرد. در سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشت و بر فعالیت‌های فرهنگی از جمله تدوین کتب درسی دانش‌آموزان متمرکز شد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رهبری انقلاب او را به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب انتخاب کرد و بعد از پیروزی نیز از موثرترین افراد در تنظیم قانون اساسی بود و به عنوان نخستین رئیس قوه قضائیه در جمهوری اسلامی ایران فعالیت خود را آغاز کرد.
معرفی کتاب

"تاکسی سرویسی برای فاو" خاطرات خودنوشت محمد بلوری

«تاکسی سرویس برای فاو» خاطرات خودنوشت محمد بلوری است که طی زمانی نزدیک به یک دهه با عزمی راسخ و اراده ای استوار کوشیده تا پیام رسان از جان گذشتگی و شهامت دوستان و هم رزمان شهیدش باشد و برای تحقق این مهم از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
معرفی کتاب

"قاصدک" قصه زنی که همسرش به جنگ رفته است

داستان به زمان جنگ ایران و عراق مربوط می‏ شود و درباره ‏زنی است به نام «آذر» که همسرش «هاشم» در جبهه به سر می‏ برد و او با فرزندش زندگی می‏ کند. پسر غمگین از دوری پدر، مدام با مادرخود لج می‏ کند. یک روز به دست زن قاصدکی می‏رسد....
معرفی کتاب

"سهم من از عاشقی" خاطرات دوران رزم و جانبازی رمضانعلی کاووسی

سهم من از عاشقی خاطرات خود نوشت جانباز 70 درصد رمضانعلی کاووسی است. او در مقدمه این کتاب می نویسد " من خاطراتم را نگاشتم تا دانش مردم کشورم درباره جانبازان به برخورداری از سهمیه دانشگاه و شاید نام یک کوچه یا خیابان خلاصه نشود. می نویسم تا آیندگان بدانند برای بعضی از رزمندگان این آب و خاک جنگ در سال 1368 تمام نشد و هنوز ادامه دارد..."
معرفی کتاب

خاطرات یک دیپلمات (جلد دوم)

نویسنده این اثر از سال 1371 با این انگیزه به تدریج خاطرات و تجربیات خود را در چند جلد نگاشته و امید است که مجموعه ی آن ها چاپ و منتشر شود.
معرفی کتاب

"چزابه" خاطرات سردار فتح الله جعفری از جبهه کردستان

کتاب «چزابه» مجموعه خاطرات سردار فتح الله جعفری است. در کتاب حاضر، به حوادث جبهه های جنگ در کردستان و چزابه پرداخته شده است.
معرفی کتاب

"دانه های انار" خاطرات خودنوشت آزاده جنگ تحمیلی، حسین کرمی

در کتاب «دانه های انار» خاطرات خودنوشت آزاده جنگ تحمیلی، حسین کرمی را می خوانید. این خاطرات، نمونه ای از خاطرات اسارت و روایتی از خیزش نسل نوخاسته انقلاب اسلامی برای بسیج و مقاومت و پیوستن به بدنه مردمی دفاع مقدس برای رزمندگی، مقاومت و ایثار است.
معرفی کتاب

"یکشنبه آخر" خاطرات پرستار ایثارگر "معصومه رامهرمزی"

به یاد دارم در بیمارستان امدادگران، فرشته بدری که گروه خونش Oمنفی بود به خاطر اهدای ضروری خون به یک رزمنده، جنین چهارماهه اش را سقط کرد. هیچ وقت او و همسرش آقای اسماعیلی از این موضوع اظهار ناراحتی نکردند و نجات جان رزمنده را بر خودشان واجب می دانستند. بچه های امدادگر طالقانی هم مرتب برای نجات رزمندگان خون هدیه می کردند و هر کدام از ما در عرض شش ماه حداقل سه بار خون می دادیم.
معرفی کتاب

"سفر صبح" زندگی شهیدسیدعلی اندرزگو

کتاب حاضر، داستانی بر اساس زندگی شهید اندرزگو می باشد که به قلم محمد عزیزی نوشته شده و انتشارات روزگار آن را منتشر نموده است.
معرفی کتاب

"فرزندان ایرانیم" خاطرات روزهای جنگ با بیان طنز

«فرزندان ایرانیم» خاطرات خود امیریان است؛ خاطره هایی از دوره آموزش زمان جنگ. او این خاطرات را با زبان طنز نوشته؛ وقتی می گوییم طنز یعنی واقعاً طنز و نه هجو و نه هزل و نه هر چیز دیگری جز طنز.
معرفی کتاب

"سینمای مقاومت" نظریه ها، سیاست ها، نقدها

نویسنده در این کتاب به مرور برخی مباحث نظری پیرامون مفهوم «سینمای مقاومت» و برخی مفاهیم مرتبط در عرصه مطالعات سینمایی پرداخته و اشاراتی نیز به اهمیت این مفهوم در وضعیت کنونی سینمای ایران داشته است.
معرفی کتاب

"پای تخته سیاه" از قصه های مجموعه «داستان های انقلاب»

«رئیس پاسگاه بدجوری توی دل همه را خالی کرده بود. با وجود این، شعارنویسی کم کم می رفت پا بگیرد و همه گیر بشود. یکی از اولین جاها، مدرسه ما بود.
معرفی کتاب:

"کفش های سرگردان" خاطرات خودنگاشت یک زن پرستار آبادانی

نویسنده در سی‏ ام شهریور ماه 1359، در روزهای پایانی مرخصی ‏زایمان، به آبادان می‏ رود تا دو فرزند خردسالش را به پدر و مادر خود بسپارد. در همان هنگام، با شروع جنگ و حمله عراق به خرمشهر و آبادان، راوی به همراه پدر و مادرش و بچه‏ ها مجبور می ‏شوند خانه‏ پدری را ترک کرده و به منزل یکی از اقوام خود در بهبهان بروند. پس‏ از پایان مرخصی به محل کار خود بازمی ‏گردد.
معرفی کتاب:

"مجنون هور" بر اساس زندگی‌ سردار شهید علی هاشمی

علی هاشمی سال 1340 در شهرستان اهواز در طلوعی از آفتاب دیده به جهان گشود. دوران کودکیش را در کوچه های منطقه عامری سپری کرد و در نوجوانی به منطقه حصیرآباد اهواز نقل مکان نمودند. علی تکیه گاه مناسبی برای اهل خانه بود. در همان دوران کودکی نماز می خواند، روزه می گرفت و با متانت و وقاری که در ذاتش بود دیگران وادار می شدند که به او احترام بگذارند.
وصیتنامه شهید مدافع حرم، سید میلاد مصطفوی شهید شاخص شهرستان بهار در سال 1398

حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است

دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید، حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده‌اند و من وجود آنها را در زندگی خود همیشه احساس می‌کردم.

زندگینامه شهید مدافع حرم سید میلاد مصطفوی شهید شاخص شهرستان بهار در سال 1398

عشق به پروردگار و اهل بیت از کودکی در وجود سید میلاد جوانه زد، نماز اول وقت و دائم الوضو بودن از ویژگی‌های بارز این شهید بزرگوار بود، عشق به ائمه(ع) و شهدا باعث شده بود که از سنین نوجوانی راهی دیار عشق، کربلای ایران و مناطق جنگی جنوب کشور شود و در ایام تعطیلات عید نوروز با پای پیاده از جان و دل به زائران خدمت کند.
وصيتنامه شهید حسين روزرخ شهید شاخص شهرستان تویسرکان در سال 1398

چهارده توصیه شهید حسین روزرخ به امت حزب الله

چهاردهم برادران همرزمم كه با من در جبهه بوديد ما شهيد ميشويم و ميرويم و شما مى مانيد با مسئوليتى بس سنگين شما مى مانيد با انبوهى از مصيبتها دردها و گرفتاريها بايد زبان گوياى اسلام و زبان گويان مظلومان والفجر 1 والفجر 5 و ميمك و والفجر 8 و جزيره مجنون و خيبريان شيميايى خورده و اسراى رنج كشيده باشيد. مقاوم و موقع خود را بشناسيد و درست انجام دهيد.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه