زندگی نامه شهدا - صفحه 31

شهید غلامرضا ادبی علاوه‌ بر اهتمام‌ در تحصيل‌، به‌ ورزش‌هاي مختلف به‌‌ويژه‌ فوتبال می‌پرداخت‌ و مدتها‌ بازيكن‌ ثابت‌ تيم‌ منتخب‌ جوانان‌ گيلان‌ در مسابقات‌ جوانان‌ ايران‌ بود. از نفرات‌ برتر فوتبال‌ به‌ حساب‌ می‌آمد و بازی‌ را با تيم‌ هلال‌احمر فومن‌ در دسته‌ اول‌ گيلان‌ ادامه‌ داد و در این تیم سمت‌ كاپيتانی ‌را داشت‌. این شهید سرافراز با تشكيل بسيج‌، از اعضای ‌مؤثر و مشاورين‌ اين‌ نهاد بود و همچنين‌ در جذب‌ و هدايت‌ نيروهای‌ بسيجی و حزب‌الله‌، فعاليت ‌چشمگيری‌ داشت‌ و به علت فعاليت‌های‌ گسترده او در اين‌ نهاد انقلابی‌، به «سردار حزب‌الله‌ فومن‌» معروف شده‌ بود.

مادر شهید «غلامرضا یوسفی نصر آبادی» نذر کرده بود که خداوند به او پسری عطا و او را غلام امام رضا (ع) کند و پدر نیز او را غلامرضا نامید. آری او غلام واقعی ائمه اطهار شد و از دوران کودکی با اعتقادات مذهبی و در محیطی معنوی آشنا و بزرگ شد و با وجود سن کم مکبر نمازهای جماعت مسجد بود و شب های قدر تا سحر همراه با مؤمنین شب زنده داری می کرد.

شهيد حسن مصباحی شبستری در خانواده‌ای ساده و بی آلایش اهلِ یکی از روستاهای تبریز دیده به جهان گشود. دوران طفولیتِ شهید با مبتلا شدن به بیماری‌های مختلف که با عنایت خداوند سلامتی خود را از نو به دست آورد.

شهید «احمد قادری» سال 1339 در نفت شهر از توابع شهرستان قصرشیرین متولد شد. او علاوه بر مطالعه کتب درسی‌اش در موارد (فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و غیره ...) نیز مطالعه داشت تا اینکه کلیه کتب دینی و سیاسی مذاهب دیگر را مطالعه و اسلام را البته نه به طور تلقینی بلکه به طور تحقیقی بر ادیان دیگر ترجیح داده و از آن پس همانند گذشته در مقابل همه کس و در همه جا مدافع سرسخت اسلام بود.

«شاگردان قطب دین» عنوان کتابی است که زندگینامه و خاطرات شهدای دارالولایه راوند را به نقل از خانواده و همرزمان شهدای راوند روایت می کند.

شهید بسیجی «احمد نجارزاده» نوجوانی ۱۷ ساله با علاقه‌ای وافر که به تحصیل داشت، جنگ تحمیلی بر علاقه او تاثیر نگذاشت و هربار از جبهه به منزل برمی‌گشت، به مدرسه می‌رفت و عقیده داشت که از تعطیلات تابستان باید به بهترین نحوه استفاده کرد و تماما تعطیلات تابستان خود را برای دفاع از میهن سپری کرد. در ادامه خبر متن کامل زندگی نامه را بخوانید.

سومین روز از خردادماه ۱۳۴۰ شهید حسن هوشمند در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری به دنیا آمد. در سایه پربرکت حضرت عبدالعظیم حسنی بزرگ شد. عاشقانه به نماز اول وقت پای بند بود و حلال و حرام را خوب می‌فهمید. وی ششم مهر ۱۳۵۹ در منطقه کرخه به شهادت رسید.

شهید «تقی فدائی‌‌اسلام» هفتم دی ۱۳۲۱ در سمنان متولد شد. چهارم مهر ۱۳۵۹ به عنوان بسیجی به منطقه دارخوئین رفت. در منطقه سوار مینی‌بوس شدند. مسیر را اشتباه رفته و نوزدهم همان ماه، اسیر نیرو‌های بعثی شدند. نامه تقی دو سه روز پس از رفتن، تنها دلگرمیشان بود نه چیز دیگر. سال ۱۳۸۴ اعلان کردند او شهید شده است اما جنازه‌ای نداشت.

شهید غلامحسین فرهنگی دوم خرداد ۱۳۲۷ در روستای فرات دامغان دیده به جهان گشود. کمک حال پدرش در کشاورزی بود و می‌گفت: بابا جان! از برکت خون شهدا است که شما کشاورزی می‌کنید و به راحتی خرج زندگیتان را درمی‌آرید! وی سیزدهم مهر ۱۳۶۱ در ارتفاعات سومار مفقودالاثر شد.

شهید محمدی اهل عبادت، نماز و روزه بود. هرگز نماز اول وقت را ترک نمی کرد و به دیگران نیز توصیه می کرد که عبادات را به موقع و تنها به یاد خدا انجام دهند.

شهید «احمد محمدی» فردی متدین، اهل مسجد و عبادت بود حتی برای خانواده بیان کرده بود که در سربازی (زمان منحوس پهلوی) به علت نماز خواندن و روزه ی ماه مبارک رمضان وی را مورد آزار و اذیت قرار دادند.

شهيد «مسلم جهان ميهن» بهمن سال 1341 به دنیا آمد. «تحصیلات خود را از 6 سالگی آغاز کرد. دانش آموز بود که راهی جبهه جنگ شد و...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

شهید مؤید محسنی بعد از گرفتن ديپلم، در دانشگاه قبول شد اما قبولی در دانشگاهش با آغاز دوران جنگ تحمیلی هم‌زمان بود، او دفاع از ناموس، دين و ميهن را به تحصيل ترجيح داد و معتقد بود پس از راندن دشمن و رهايی وطن هم می‌توان ادامه تحصيل داد.

شهید «حسن معمار» بیستم شهریور ۱۳۴۰ در سرخه به دنیا آمد. در دوران سربازی به خط مقدم سوسنگرد رفت. سی‌ام شهریور ۱۳۶۰ با برخورد ترکش به شهادت رسید.

شهید «امین مرادی» با گروهک هایی که به انقلاب آسیب می رساندند و مردم را گمراه می کردند، آشکارا به مبارزه برمی‌خاست و مردم را به هوشیاری در مقابل آنان فرا می‌خواند.

شهيد ملک‌نیا پس از رشادت‌های بسیار در راه دفاع از میهن در منطقه پنجوین عراق به آروزی دیرینه‌اش رسید و به فیض شهادت نائل آمد.

شهید «فتحعلی آل‌حکمت» بیست و ششم شهریور ۱۳۴۱ در دامغان به دنیا آمد. نوزدهم اسفند ۱۳۶۲ پیام‌آوران آتشین‌پر رسیدند و در غروب نیزار‌های سوخته، ترکش‌های سرخ، او را به مهمانی معبود فراخواندند و او عاشقانه بر دستان یار بوسه زد.

شهید عباس نجاریان پس از پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، در دفاع از تمامیت ارضی و مرزهای میهن راهی جبهه‌ها شد. در همین زمان با شهید نواب صفوی آشنا شده و در زمینه اهداف این تشکل اسلامی به فعالیت پرداخت و سرانجام توسط منافین کوردل به شهادت رسید.

شهید «عبدالله عبدالهی» سوم مهر 1314 در خانواده ای متقی و آگاه در روستای خانه شور از توابع شهرستان ثلاث باباجانی دیده به جهان گشود. وی همیشه به فکر حل مشکلات مردم بود و آنها را در هر کاری یاری می کرد.

امرالله با خدایش عهد بسته بود که تا آخرین قطره خونش را فدای اسلام و وطن کند. در عملیات شهید چمران، او و خدایش هر دو به عهدشان وفا کردند.