محاسن غرق در خون
سهشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۲
کمی صبر کردم، تا گرد و غبار بخوابد، در آن میان «سبحان» را دیدم که روی زمین آرام دراز کشیده و محاسنش غرق در خون است و من، به خندهی دیشبم، گریه میکردم!...
به گزارش نوید
شاهد استان قزوین، شهید سبحان جانی، پنجم مهر ۱۳۳۹ در روستای ماخورین از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش ابوالقاسم، کشاورز بود و مادرش سکینه نام داشت، در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت، کارگر کارخانه بود، سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، نهم اردیبهشت ۱۳۶۵ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و کتف شهید شد و مزار او در گلزار شهدای روستای شترک تابعه قزوین واقع است.
غلامرضا جانی، برادر شهید سبحان جانی:
قرار بود عملیات جدیدی آغاز شود. همه آمده بودند. رزمندگان حال و هوای قشنگی داشتند. دستور آمد که همه باید محاسنشان را کوتاه کنند همه این کار را انجام دادند.اما «سبحان» را دیدم که محاسنش را کوتاه نکرده است به سراغش رفتم و دیدم خیلی ناراحت است. گفتم: چرا محاسنت را نزدی؟ … همه این کار را کردهاند.
با ناراحتی گفت: «من این کار را نمیکنم. من خجالت میکشم، که فردا با محاسن تراشیده شده به محضر آقا«ابا عبدالله الحسین»(ع) حاضر شوم».
من خندیدم و دیگر چیزی نگفتم. شب فرا رسید و دستور حمله صادر شد. بچهها تا نزدیکیهای صبح جنگیدند. عملیات بزرگی بود. سپیدهدم، ناگهان خمپارهای زوزهکشان سوی ما آمد و در میان رزمندگان به زمین اصابت کرد.
هر کس به سمتی فرار میکرد. گرد و خاک عجیبی بلند شده بود. کمی صبر کردم، تا گرد و غبار بخوابد، در آن میان «سبحان» را دیدم که روی زمین آرام دراز کشیده و محاسنش غرق در خون است و من، به خندهی دیشبم، گریه میکردم!
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما