برف روی پشت بامها!
دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۰
رفتم بالای پشتبام و دیدم حاجآقا ابوترابی علاوه بر پشتبام منزل ما، برف پشتبام چند خانه اطراف و همسایگان ما را نیز ریختهاند...
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد، در سال 1318 به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابیفرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.
وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سیدالاسرا مشهور بود. سید علیاکبر ابوترابیفرد از آنجایی که جانباز 70 درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا(ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شده است.
دکتر محمدصادق بابایی پسرخاله سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی:
زمستان سال 56، یک شب حاجآقا آمدند منزل ما و شب را هم نزد ما خوابیدند. ایشان علاقه خاصی به خالهشان داشتند و هر وقت قزوین میآمدند سری هم به ایشان میزدند و معمولا هم همیشه ساعت 10 یا 11 شب میآمدند و پس از نماز صبح هم میرفتند.
آن شب شام را کنار هم خورده و خوابیدیم. هوا بسیار سرد بود و همان شب حدود نیم متر برف آمده بود. آن روزها معمولا مردم اول صبح بیدار میشدند و قبل از این که آفتاب درآید و آفتاب برفها را سنگین کند، پشتبامها را برفروبی میکردند.
من که برای نماز صبح بیدار شدم، دیدم حاجآقا پارو به دست از پشتبام میآید. پرسیدم: حاجآقا کجا بودید؟ جوابی ندادند. رفتم بالای پشتبام و دیدم ایشان علاوه بر پشتبام منزل ما، برف پشتبام چند خانه اطراف و همسایگان ما را نیز ریختهاند.
وقتی همسایهها متوجه شدند، نزد ایشان آمده و تشکر کردند و میگفتند: حاجآقا چرا ما را شرمنده کردید. حاجآقا هم میگفتند: کار زیادی نکردم، فعالیت جزو ضروریات زندگی ماست.
منبع: کتاب ستاره شب(مجموعه خاطرات بستگان و دوستان سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی)
نظر شما