دوست داشتم خطبههای نماز را گوش بدهم
پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۶
من خواب نبودم. وقتی دیدم همه صحبت میکنند، چون دوست داشتم خطبهها را گوش بدهم، فقط چشمهایم را بستم تا... ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
وی در جنگ ایران و عراق کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. همچنین ایشان نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.
سید علیاکبر ابوترابیفرد از آنجایی که جانباز 70 درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا(ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شده است.
اکبر رحیمی از نزدیکان شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی:
یک روز جمعه در کرمانشاه بودیم. حاجآقا ابوترابی فرمود: برویم نماز جمعه. ایشان به داخل صف علما رفته و در میان آنها نشست.
امام جمعه در حال قرائت خطبههای نماز جمعه بود. اما هیچکس به خطبهها توجه نداشت و همه با حاجآقا صحبت میکردند، چند دقیقهای که گذشت دیدم حاجآقا چشمهایش را به گونهای بسته که گویا به خواب رفته است.
چندین نفر از اطرافیان ایشان هم چرت زدند. خطبهها که تمام شد، اطرافیان حاجآقا بلند شدند که بروند و تجدید وضو کنند، با کمال تعجب دیدم حاجآقا بلند شده و آماده نماز شدند، اطرافیان حاجآقا هم تعجب کردند که چرا ایشان برای تجدید وضو نرفتند.
آهسته به حاجآقا گفتم: مگر شما نخوابیده بودید، چرا برای تجدید وضو اقدام نمیکنید؟ فرمودند: من خواب نبودم. وقتی دیدم همه صحبت میکنند، چون دوست داشتم خطبهها را گوش بدهم، فقط چشمهایم را بستم تا کسی با من صحبت نکند.
حجتالاسلام علیرضا امیری از نزدیکان شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی:
در مسجد امام حسین(ع) که بودیم گاهی آیتالله حاج سید عباس ابوترابی، پدر حاجآقا اوترابی، میآمد و به گونهای که او متوجه نشود، پشت سر فرزندش نماز میخواند. ایشان میگفت: دوست دارم پشت سر آسید علیاکبر نماز بخوانم
منبع: کتاب تسبیح ابوترابی(نماز شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی در یاد و خاطرات همراهان)
نظر شما