کتاب «آسمان» به روایت همسر شهید "بابایی"
دوشنبه, ۰۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۳
کتاب «آسمان» به روایت همسر سرلشکر خلبان شهید "عباس بابایی" است که در پنج هزار و 500 نسخه به چاپ رسیده است.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، کتاب «آسمان» به روایت مرحومه صدیقه حکمت همسر سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی است که در پنج هزار و 500 نسخه و 64 صفحه به چاپ رسیده است.
این کتاب با قلم علی مرج و به همت انتشارات روایت فتح، دبیر مجموعه کورش علیانی، امور هنری سید ایمان نوری نجفی و ناظر چاپ حمید علیمحمدی منتشر شده است.
کتاب آسمان براساس مصاحبه با صدیقه حکمت نوشته شده و شامل خاطراتی زیبا از زندگی مشترک با همسر شهیدش است و مخاطبان را بیشتر با اخلاق و رفتار شهید بابایی آشنا میکند.
در کتاب فوق از روزهای کودکی عباس بابایی تا تحصیل، انتخاب شغل خلبانی و اعزام به آمریکا برای تکمیل تحصیلات و آموزش، خاطراتی نقل شده است.
همسر شهید بابایی خاطرات زندگی مشترکشان تا شهادت همسرش در روز عید قربان در سال 1366 را در این کتاب روایت میکند.
مرحومه حکمت در 28 سالگی همسرش شهید عباس بابایی را از دست میدهد و بعد از آن با یاد و نام شهید بابایی، زندگیاش را با سه فرزندش ادامه داد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «...اتوبوسها در مسجد منتظرمان بودند. همسفرهایمان همه دوست و همکارهای عباس و خانمهایشان بودند. توی حیاط مسجد از شلوغی مرا کناری کشید. میدانست خیلی هلو دوست دارم. زود رفته بود هلو گرفته بود. انگار دوره نامزدیمان باشد، رفتیم یک گوشه و هلو خوردیم. بچهها هم که میآمدند میگفت بروید پیش مامانی یا بابا جون.
میخواهم با مامانتان تنها باشم. اتوبوس منتظر آمدنم بود. همه سوار شده بودند. بالاخره باید جدا میشدیم. آقایی کنار اتوبوس مداحی میکرد و صلوات میفرستاد. یک باره گفت «سلامتی شهید بابایی صلوات». پاهایم دیگر جلوتر نرفتند. برگشتم به عباس گفتم «این چه میگوید».
گفت «این هم از کارهای خداست». پایم پیش نمیرفت. یک قدم جلو میگذاشتم، ده قدم برمیگشتم. سوار اتوبوس که شدم، هیچ کدام از آدمهایی را که آنجا نشسته بودند، با آن که همه آشنا بودند نمیدیدم فقط او را نگاه میکردم...».
گفتنی است صدیقه حکمت همسر شهید بابایی به علت بیماری کبد در بیمارستان نمازی شیراز بستری شد، بعد از عمل جراحی خرداد ماه سال 1395 دار فانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در مزار والدین شهدا به خاک سپرده شد.
همچنین شهید عباس بابایی چهاردهم آذر ۱۳۲۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اسماعیل (فوت: ۱۳۶۸/۰۴/۲۷) و مادرش فاطمه خوئینی (فوت: ۱۳۹۳/۰۸/۲۴) نام داشت، تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند و سرلشکر خلبان بود.
این کتاب با قلم علی مرج و به همت انتشارات روایت فتح، دبیر مجموعه کورش علیانی، امور هنری سید ایمان نوری نجفی و ناظر چاپ حمید علیمحمدی منتشر شده است.
کتاب آسمان براساس مصاحبه با صدیقه حکمت نوشته شده و شامل خاطراتی زیبا از زندگی مشترک با همسر شهیدش است و مخاطبان را بیشتر با اخلاق و رفتار شهید بابایی آشنا میکند.
در کتاب فوق از روزهای کودکی عباس بابایی تا تحصیل، انتخاب شغل خلبانی و اعزام به آمریکا برای تکمیل تحصیلات و آموزش، خاطراتی نقل شده است.
همسر شهید بابایی خاطرات زندگی مشترکشان تا شهادت همسرش در روز عید قربان در سال 1366 را در این کتاب روایت میکند.
مرحومه حکمت در 28 سالگی همسرش شهید عباس بابایی را از دست میدهد و بعد از آن با یاد و نام شهید بابایی، زندگیاش را با سه فرزندش ادامه داد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «...اتوبوسها در مسجد منتظرمان بودند. همسفرهایمان همه دوست و همکارهای عباس و خانمهایشان بودند. توی حیاط مسجد از شلوغی مرا کناری کشید. میدانست خیلی هلو دوست دارم. زود رفته بود هلو گرفته بود. انگار دوره نامزدیمان باشد، رفتیم یک گوشه و هلو خوردیم. بچهها هم که میآمدند میگفت بروید پیش مامانی یا بابا جون.
میخواهم با مامانتان تنها باشم. اتوبوس منتظر آمدنم بود. همه سوار شده بودند. بالاخره باید جدا میشدیم. آقایی کنار اتوبوس مداحی میکرد و صلوات میفرستاد. یک باره گفت «سلامتی شهید بابایی صلوات». پاهایم دیگر جلوتر نرفتند. برگشتم به عباس گفتم «این چه میگوید».
گفت «این هم از کارهای خداست». پایم پیش نمیرفت. یک قدم جلو میگذاشتم، ده قدم برمیگشتم. سوار اتوبوس که شدم، هیچ کدام از آدمهایی را که آنجا نشسته بودند، با آن که همه آشنا بودند نمیدیدم فقط او را نگاه میکردم...».
گفتنی است صدیقه حکمت همسر شهید بابایی به علت بیماری کبد در بیمارستان نمازی شیراز بستری شد، بعد از عمل جراحی خرداد ماه سال 1395 دار فانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در مزار والدین شهدا به خاک سپرده شد.
همچنین شهید عباس بابایی چهاردهم آذر ۱۳۲۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اسماعیل (فوت: ۱۳۶۸/۰۴/۲۷) و مادرش فاطمه خوئینی (فوت: ۱۳۹۳/۰۸/۲۴) نام داشت، تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند و سرلشکر خلبان بود.
این شهید بزرگوار ۴ شهریور سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد، ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ با سمت فرمانده اطلاعات ـ عملیات در آسمان سردشت و به هنگام پرواز بر اثر اصابت گلوله ضدهوایی به گردن، سینه و دست شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
نظر شما