شاید به منزل نرسیم!
جمعه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۶
نوید شاهد - «مهدی گفت: ماشین را نگه دارید که من میخواهم نماز بخوانم، گفتیم:صبر کن برسیم منزل، نماز را آنجا بخوان، گفت:شاید به منزل نرسیم! ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید "مهدی شالباف" است که تقدیم حضورتان میشود.

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید مهدی شالباف، هفتم بهمن ۱۳۴۱ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش علی، میوه و ترهبار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت و تا پایان دوره متوسطه درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ با سمت فرمانده گردان امامرضا(ع) در جزیره مجنون عراق و طی عملیات خیبر به شهادت رسید، پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند، سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد و برادرش ابوالقاسم نیز به شهادت رسیده است.
شاید به منزل نرسیم!
محمود شالباف برادر شهید مهدی شالباف روایت میکند:
یک روز به اتفاق خانواده و برای تفریح به شمال رفته بودیم. در راه برگشت، در جاده بودیم که وقت نماز ظهر شد و صدای اذان هم از رادیوی ماشین شنیده میشد.
مهدی گفت: «ماشین را نگه دارید که من میخواهم نماز بخوانم.» گفتیم: «صبر کن برسیم منزل، نماز را آنجا بخوان» گفت: «شاید به منزل نرسیم!» لذا همان جا از ماشین پیاده شد و نماز ظهرش را اول وقت خواند.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی خط سرخ

نظر شما