کاش واژه سرهنگ را نمیگفتی!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، چهارم آذر ۱۳۲۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اسماعیل و مادرش فاطمه نام داشت، تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند، سرلشکر خلبان بود، سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار پانزدهم مرداد ۱۳۶۶ مصادف با عید قربان با سمت فرمانده اطلاعات ـ عملیات در سردشت توسط نیروهای عراقی هنگام پرواز بر اثر اصابت گلوله ضدهوایی به گردن، سینه و دست شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
کاش واژه سرهنگ را نمی گفتی!
از همکاران سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی روایت میکند: در شب جمعه به طور اتفاقی به مسجد حسینآباد اصفهان رفتم. در تاریکی متوجه شدم صدایی که از بلندگو به گوش می آید خیلی آشناست. پس از پایان دعا ، فهمیدم که حدسم درست است. کسی که دعای کمیل می خواند، سرهنگ بابایی بود. خوشحال شدم و جلو رفتم. سلام کردم و گفتم:« جناب سرهنگ قبول باشه انشاءالله».
اطرافیان با شنیدن کلمه (سرهنگ) به شهید بابایی نگاه کردند. دریافتم که او ناراحت شد. وقتی علت را از او جویا شدم گفت: « کاش واژه سرهنگ را نمی گفتی!» فهمیدم که تا آن لحظه کسی از اهالی آن منطقه، شهید بابایی را نمیشناخته و ایشان هر شب جمعه به عنوان شخص عادی به آن مسجـد می رفته و دعای کمـیل میخوانده است. پس از این ماجرا، او دیگر در آن مسجد دعای کمیل نخواند!
منبع: کتاب پرواز تا بینهایت