شایعه حمله به دشمنان بر سر زبانها افتاده بود
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، اسدالله رحمنی روایت میکند: دوشنبه پنجم مرداد ماه ۱۳۶۰، قرارگاه لشگر ۱۶ قزوین؛ اردوگاه گمبوعه- اهواز سوسنگرد. امروز مصادف بود با یک تک لشگر ۱۶ زرهی قزوین همراه با واحدهایی از لشکر ۹۲ اهواز و نیروهای جنگهای نامنظم دکتر چمران و ... در نواحی سوسنگرد که قسمتی از شهر توسط نیروهای دشمن اشغال شده بود.
شایعه حمله حدود چند روز بود که بر سر زبانها افتاده بود و همه انتظار داشتیم که در چند روز آینده حملهای گسترده به مواضع دشمنان برای آزادسازی شهر سوسنگرد و تثبیت مواضع نیروهای خودی انجام شود که پس از روستاهای حمیدیه و کوت عبدالله در منطقه هویزه مستقر بودند.
من هم، چون در اردوگاه لشکر بودم و رفتوآمدهای مقامات عالی رتبه نظامی و فرماندهان بزرگ لشگرها و آمدو شد و دکتر چمران و دیگران را میدیدم شبها با نوعی نگرانی و شاید ترس بیشتر نگهبانی میدادم. حتی خبر داشتم که فرماندهی لشگر ما به تهران رفته است و هم اینکه شب دوشنبه به قرارگاه آمدند، چون اسکورت فرمانده لشکر نیز با دژبان بود و آمدن او را متوجه میشدیم و همان شب نیمهشب حمله آغاز شد.
ما از نیمه شب به حالت آمادهباش بودیم و فرمانده ما استوار میرزایی نیز دائماً در رفتوآمد و تکاپو بود. سکوت شب را صدای خمپارهها و گلولههای توپخانهها و مسلسلها شکسته بود و آنچه دیده میشد نور انفجارها و سوسوی منورهایی بود که در هوا روشنایی داشتند. بوی باروت و دود تنفس را مشکل میکرد.
لحظات با دلهره و نگرانی سپری میشد از ساعت دوازده شب تا چهار صبح صرفاً سربازان دژبانی و قرارگاه بیدار بودند که مجهز به اسلحه و مهمات در انتظار دستور فرماندهان دوبهدو و سه به سه با هم از آنچه در حال رخ داده است حرف میزدند.
زمانی که هوا داشت روشن میشد ما داخل جیپ میول بودیم چهار نفره به همراه راننده به طرف منطقه عملیاتی حرکت کردیم به روستای حمیدیه رسیدیم. آمبولانسهای حامل مجروحین، شهدا و مصدومین و سرعت زیاد در رفتوآمد بودند و کامیونهای ژیل ریو و نفربرهای ارتشی که مملو از مهمات بودند بهطرف سوسنگرد میرفتند.
ما از حمیدیه به طرف سایت موشکی که پشت خانههای سازمانی پادگان دشت آزادگان بود حرکت میکردیم به محل جمعآوری اسرای جنگی رسیدیم یک سوله بسیار بزرگ در محوطهای که در اطرافش با سیمخاردار محصور شده در محل نیز نسبتبه اطراف خود مرتفع بود.
منبع: کتاب خاکریز جلد سوم (گزیده خاطرات دفاع مقدس استان قزوین)