«ایشان هنگام اعزامش به سوریه به من گفت اصل کار تو هستی، اگر اتفاقی برایم بیافتد تویی که باید بار مسئولیت‌ها را به دوش بکشی، اگر راضی نباشی نمی‌روم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مدافع حرم شهید مفقودالاثر «الیاس چگینی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

اگر راضی نباشی به سوریه نمی‌روم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید الیاس چگینی، سی‌ام شهریور ماه سال ۱۳۵۳ در امیرآباد بوئین‌زهرا به دنیا آمد، پدرش قوچعلی و مادرش فاطمه فدائی عصمت آبادی نام داشت، تا پایان دوره متوسطه درس خوانده بود، ۱۷ بهمن ماه سال ۱۳۸۲ ازدواج کرد و دارای دو فرزند دختر و پسر بود. این شهید بزرگوار پاسدار بود و به عنوان رزمنده تیربارچی مدافع حرم از سوی سپاه صاحب الامر (عج) قزوین در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت، چهارم آذر ماه سال ۱۳۹۴ در حلب سوریه و درگیری با گروهک داعش بر اثر برخورد با تله‌های انفجاری و جراحات وارده شهید شد و تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

اگر راضی نباشی به سوریه نمی‌روم!

الهام اینان‌شویکلو همسر مدافع حرم شهید مفقودالاثر الیاس چگینی روایت می‌کند: با تصمیم همسرم که اعزام به سوریه بود، مخالفت نکردم. ایشان هنگام اعزامش به سوریه به من گفت اصل کار تو هستی، اگر اتفاقی برایم بیافتد تویی که باید بار مسئولیت‌ها را به دوش بکشی، اگر راضی نباشی نمی‌روم.

من هم گفتم کسی نیستم که شما را از این راه منع کنم. همیشه در دوران جوانی با خودم فکر می‌کردم این سعادت را نداشتیم که در دفاع مقدس حضور داشته باشیم. وقتی صحنه‌های جنگ را در تلویزیون نشان می‌دادند نگاه می‌کردم و حسرت می‌خوردم و گریه می‌کردم که‌ای کاش ما در آن زمان بودیم و قدمی بر می‌داشتیم.

وقتی موضوع سوریه پیش آمد و آقا الیاس تصمیمش را با من در میان گذاشت کمی به خاطر بچه‌ها نگران بودم، ولی خودم مخالفتی نداشتم. برای دخترم نگران بودم که خیلی پدرش را دوست داشت. موضوع را که مطرح کردم گفت راضی کردن فاطمه با من، گفت در هر کاری توکلت به خدا باشد، من هم دیگر چیزی نگفتم. به خودم آمدم و نهیب زدم که تو همیشه می‌خواستی در میدان عمل باشی و اینجا میدان عمل است. این شد که همان مخالفت کوچکم که بهانه‌اش بچه‌ها بودند نیز از بین رفت.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده