حاج خانوم کمتر گریه کن!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حمید سیاهکالیمرادی، چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ در قزوین به دنیا آمد، پدرش حشمتالله و مادرش امینه سیاهکالی مرادی نام داشت، دانشجوی مقطع کارشناسی حسابداری مالی بود و دهم آبان ماه سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد.
این شهید بزرگوار توسط سپاه صاحب الامر (عج) قزوین و به عنوان مدافع حرم و فرمانده مخابرات و بیسیمچی در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت. وی پنجم آذر ماه سال ۱۳۹۴ در حلب سوریه و درگیری با گروهک داعش بر اثر اصابت پرتابههای جنگی به بدن و جراحات وارده شهید شد و مزار او در گلزار شهدای قزوین واقع است.
حاج خانوم کمتر گریه کن!
فرزانه سیاهکالیمرادی همسر شهید حمید سیاهکالیمرادی روایت میکند: فردای روزی که حمید از پروژهاش دفاع کرد هر دوی ما سرماخورده بودیم. آبریزش بینی و سرفه عجیبی یقه ما را گرفته بود دکتر برایمان نسخه پیچید. داروها را که گرفتیم سوار تاکسی شدیم تا به خانه برویم.
راننده نوار روضه گذاشته بود. ما هم که حالمان خوب نبود دائم یا سرفه میکردیم یا بینیام را بالا میکشیدیم. راننده فکر کرده بود با صدای روضهای که پخش میشود گریه میکنیم!
سر کوچه که رسیدیم حمید دست کرد توی جیب تا کرایه بدهد. راننده گفت آقا سید مشخصه شما و حاج خانم حسابی اهل روضه هستید کرایه نمیخواد بدین. فقط ما را دعا کنین. حتی توقف نکرد که ما حرفی بزنیم. بعد هم گازش رو گرفت و رفت. من و حمید نشستیم کنار جدول و نیمساعتی خندیدیم نمیتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم.
حمید به شوخی میگفت «عه حاج خانوم کمتر گریهکن!» تا این را میگفت یاد حرف راننده میافتادیم و میزدیم زیر خنده. رفتار و ظاهر حمید طوری بود که خیلیها مثل این راننده فکر میکردند طلبه است یا آسید صدایش میکردند. البته حمید همیشه به من میگفت من سیدم، چون طرف مادربزرگ پدری، نسب حمید به سادات میرسید.
منبع: کتاب یادت باشد، داستان زندگی شهید حمید سیاهکالیمرادی