شهیدان «میوهچین و قنبری» مهلت جان پناه گرفتن نمیدادند!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دکتر پرویز لطفی روایت میکند: بعد از سرهنگ رستمی علی میوهچین مربی آموزش ما بود. علی میوهچین هم مانند سرهنگ لطفی انواع آموزشهای نظامی را به ما ارائه میداد و به طور اخص تأکید ویژهای بر کار با سلاح داشت.
شهید میوهچین تسلط عجیبی روی کار با انواع سلاح گرم داشت. کلاشینکف، ژ-۳، ام یک، یوزی، آرپیجی انواع کلت و رگبار و سایر سلاحهایی از این دست را بهخوبی میشناخت. در اینجا در هنگام کار با شهید میوهچین بود که ما دیگر به فضای باز مناسب برای مانور انفجار نیاز داشتیم.
آن موقع باراجین قزوین موقعیت مناسبی برای این آموزشهای نظامی ما بود. ضمن اینکه میدان تیر لشگر ۱۶ زرهی نیز در منطقه شفیعآباد باراجین واقع شده بود. در واقع در سال ۵۷ قزوین نهایت تا هادیآباد بود و هنوز خبری از ساخت و سازها و رفتوآمد به باراجین نبود و این منطقه فضای مناسبی جهت ارائه آموزشهای نظامی به ما و آن حلقههای اولیهای بود که بین سالیان ۵۷ تا ۵۹ آموزشهای نظامی را دیدند.
در منطقه باراجین دست شهید علی میوهچین برای آموزش انواع سلاح ما بازتر بود اگر در مسجد بیشتر بحثها تئوری به آموزشهای غیر تئوری منحصر در خیز و باز و بسته که اسلحه بود در اینجا شهید میوهچین و شهید عبدالحسین قنبری نارنجک پرتاب میکردند و به ما مهلت جان پناه گرفتن هم نمیدادند.
همینطور با ژ-۳ و کلاشینکف شلیک میکردند و در چنین مورد با آرپیجی نیز شلیک کردند و ما نیز به همین ترتیب با فراغ بال بیشتری میتوانستیم از این سلاح استفاده کنیم و با نحوهی کارکرد و ویژگیهای هر یک از آنها آشنا شویم.
فراخوان عضویت در سپاه بود هر کس پس از احراز شرایط ثبتنام شد کارتی به او میدادند که داخل کارت مشخصات عکس، رسته و شمارهای ثبت شده بود.
بر همین اساس کارت شماره ۲۰۰۲ به من رسید. این شماره کشوری بود و من در کشور ۲ هزار دومین فرد عضو شده در سپاه. عنوان عضویت نیروی ویژه بود. بازگشتم با آموزشهای نظامی و من مسئول میدان تیر شدم تا به پایگاه رفتم.
منبع: کتاب نگاهبان (خاطرات رزمنده و دکتر پرویز لطفی)