نمیشد جلوی بیتابیاش را گرفت!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، جانباز سرافراز عمران ثقفی، متولد بیستم تیر ماه ۱۳۴۴ است که اولین بار در سن ۱۵ سالگی با دستکاری شناسنامهاش قدم به جبهه گذاشته است.
وی در عملیاتهایی از جمله فتحالمبین، رمضان، خیبر و همچنین فتح جزیره مجنون حضور داشته است. این جانباز بزرگوار در عملیات فتحالمبین هفتم فروردین سال ۱۳۶۱ بر اثر برخورد با مین و موج انفجار به جانبازی ۳۰ درصد نایل شده است.
نمیشد جلوی بیتابیاش را گرفت!
جانباز سرافراز عمران ثقفی روایت میکند: دو کوچه مانده به کوچه ما، علی و مجید در فاصله کوتاهی ترور شدند و به شهادت رسیدند. جالب این بود که منافقین در حالی که تبلیغات علنی میکردند و کتابفروشی و متینگ داشتند در روز روشن فرزندان این مرزوبوم را ترور میکردند و اعلامیه و بیانیه نسبت به قبول مسئولیت ترور صادر میکردند. در عین حال نیروهایی که با مظلومیت در جبههها و درون شهرها به شهادت میرسیدند و هیچگاه دستشان به ظلم نمیرفت.
علی یک پاسدار ساده بود که بیشتر وقت خود در جبههها میگذراند و مجید تنها فرزند یک مادر پیر بود که بااستعداد خود توانسته بود با استفاده از یک موتور یک هوندای 125 هلیکوپتری بسازد و با آن برفراز آسمان برود. مدتها پس از شهادتش هلیکوپتر دست سازش در حیاط سپاه پاسداران قزوین بود و بعد از آن نمیدانم چه شد.
با این وضعیت مادر من نیز بسیار میترسید و با این محلهای که آمار ترورش بالا بود همین که از من بیخبر میماند و یا ساعتی از شب میگذشت با چادر نماز تا سر چهارراه فلسطین کنونی میآمد و خیلی از شبها هنگام مراجعت به خانه، او را در آنجا میدیدم و بارها از او خواهش کرده بودم که تا این حد نگران نباشد ولی مادر بود و نمیشد جلوی بیتابیاش را گرفت.
منبع: کتاب هوشنگ، مجموعه خاطرات جانباز سرافراز عمران ثقفی