خوابی که تعبیر شد!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، ایثارگر «سید یوسف رزازهاشمی» روایت میکند: ما در لشکر ۱۷ علیبنابیطالب(ع) مقر انرژی اتمی مستقر بودیم حدود ۱۵ روز به عملیات مانده بود که به دستور فرمانده برای آشنایی با موقعیت عملیاتی با چند تن از دوستان با یک برخورد آیفا عازم منطقه عملیاتی جزیره مجنون شدیم.
در آنجا با قایق مشغول شناسایی محور عملیاتی شدیم ما باید چندین بار بدون سروصدا همراه با غواص، آن منطقه را از لحاظ موقعیت نظامی شناسایی میکردیم. یک روز مانده به عملیات شهید علی گلریز به دوستانش سفارش هر کس میخواهد بداند در عملیات چه اتفاقی برایش رخ میدهد، بهتر است سه بار قبل از خواب سوره اخلاص را بخواند عمل فردایش را خواهد دید. البته همه دوستان آن شب سفارش علی را انجام دادند و قول گرفته بودند که هر کس خوابش بهتر بود، تهیه صبحانه به عهده او باشد.
صبح فردا دوستان از خواب بیدار شدند علی به کنار آنها رفت و از تکتک دوستان پرسید چه خواب دیدهای؟ هر کس چیزی گفت، ولی نوبت به علی که رسید گفت بچهها امروز من کنار شما مهمان هستم و فردا شهید میشوم و به قولتان وفا کنید تا صبحانه را امروز من فراهم کنم.
بله فردای عملیات بود شهید علی گلریز بههمراه چند نفر از دوستان برای پاتک به دشمن به شرق دجله رفتند و در آنجا پس از نبردی سخت با دشمن بههمراه دوستان خصوصاً شهید مصطفی سیدجوادی به درجه رفیع شهادت نایل گشتند و پیکر پاکشان پس از ۱۳ سال به وطن برگشت.
منبع: کتاب نسل آفتاب (جلد ۱)