«عراقی‌ها متوجه حضور نیرو‌های ایرانی شدند و با تیربار و آرپی‌جی روی نیزار‌ها آتش می‌ریختند. در آن لحظه شالباف با شجاعت تمام روی عرشه قایق ایستاده بود و با حال معنوی خاصی که داشت، این شعر معروف را می‌خواند کجایید‌ای شهیدان خدایی - بلا جویان دشت کربلایی ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کجایید‌ ای شهیدان خدایی؟!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «مهدی شالباف»، هفتم بهمن ۱۳۴۱ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش علی، میوه و تره‌بار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت و تا پایان دوره متوسطه درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ با سمت فرمانده گردان امام رضا (ع) در جزیره مجنون عراق و در عملیات خیبر به شهادت رسید، پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش ابوالقاسم نیز به شهادت رسیده است.

کجایید‌ ای شهیدان خدایی؟

نجفعلی مشهدی همرزم شهید مهدی شالباف روایت می‌کند: شالباف فرمانده گردان ما بود. وی با توجه به شوخ طبعی‌اش مردی عارف و سجده‌های طولانی د‌اشت. موقعی که ما عازم عملیات خیبر بودیم و در داخل قایق‌ها نشسته و منتظر پیدا کردن آبراه و شروع عملیات بودیم.

کمی پس از آن عراقی‌ها متوجه حضور نیرو‌های ایرانی شدند و با تیربار و آرپی‌جی روی نیزار‌ها آتش می‌ریختند. در آن لحظه شالباف با شجاعت تمام روی عرشه قایق ایستاده بود و با حال معنوی خاصی که داشت، این شعر معروف را می‌خواند:

کجایید‌ای شهیدان خدایی                         بلا جویان دشت کربلایی
کجایید‌ای سبک‌بالان عاشق                       پرنده‌تر ز مرغان هوایی

منبع: کتاب از میمک تا مجنون (زندگی‌نامه سردار شهید مهدی شالباف)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده