نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - ولی الله محمدی
«خبر نداشتیم که به زودی عملیات بیت‌المقدس برگزار می‌شود. به هر تیپ یک گروهان دادند و گروهان ما را به تیپ بیت‌المقدس معرفی کردند که بچه‌های مشهد بودند. رفتیم و با مسئول یگان هماهنگ شدیم و راه فتادیم در راه رمز عملیات را گفتند. یگان‌ها هم درگیری را شروع کرده بودند. تا صبح نزدیک کارخانه سپنتا رسیدیم. خط دشمن حدود سه، چهار کیلومتر آن طرف‌تربود. هیچ کاری پیش نرفت. یعنی نیرو‌های پیاده نتوانسته بودند جلو بروند و عراقی‌ها هم مقاومت می‌کردند ...» ادامه این خاطره را از رزمنده دفاع مقدس «ولی‌الله محمدی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۸۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۳۱

حاجیه خانم حوریه خلجی مادر شهید والامقام «معرفت‌الله محمدی قیداری» از شهدای شهرستان اسلامشهر پس از سال‌ها تحمل رنج و درد فراق، دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۲۳۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۲۵

خواسته شهید"ولی‌الله محمدی" از ملت ایران؛
همزمان با سالروز شهادت شهید "ولی‌الله محمدی"، خواسته این شهید بزرگوار از ملت ایران را در وصیت‌نامه‌اش می‌خوانیم: «خواسته من از شما این است که از صراط مستقیم منحرف نشوید و به گروه‌هاى چپ یا راست روىِ خوش نشان ندهید و بدانید این دنیا وسیله رستگارى براى رسیدن به آخرت است ...»
کد خبر: ۵۲۳۴۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۲۱

نوید شاهد - «گفتم باشد کاری می‌کنم که فردا و پس فردا خودتان من را بیرون کنید. صبحگاه که برگزار می‌شد اسامی را که می‌خواندند، من از زیر پتو و بالای کانکس می‌گفتم حاضر، من اینجا هستم! آن‌ها هم یکدیگر را نگاه می‌کردند ...» ادامه این خاطره را از رزمنده دفاع مقدس "ولی‌الله محمدی" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۰۷۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۰

خاطرات شفاهی والدین شهدای خراسان شمالی
نوید شاهد - "با شهدای خراسان شمالی" مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان خراسان شمالی است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صداوسیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی خراسان شمالی پخش می‌شود. این قسمت از "با شهدای خراسان شمالی " با پدر بزرگوار شهید ولی‌الله محمدی ثانی به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین می‌گوید:«از همان اوایل نوجوانی، شهادت ورد زبونش بود طوری که شبی خواب شهادتش را دیده بود و می‌گفت من باید به جبهه بروم و شهید شوم.»
کد خبر: ۵۱۷۶۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۲

نوید شاهد - «اول بوی سیر را احساس کردم و بعد بدنم تاول زد. احساس کردم کشاله رانم دارد می‌سوزد. ماسک داشتیم، اما این اولین باری بود که عراق شیمیایی می‌زد. بلند شدم و به سمت بهداری حرکت کردم، اما چند بار نشستم، چون حالت تهوع داشتم ...» ادامه این خاطره را از رزمنده دفاع مقدس "ولی‌الله محمدی" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۱۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۸

نوید شاهد - «روز قبل سرِ ما را بُرد از بس که با همه چیز خداحافظی کرد مثلا می‌گفت شاید این آخرین حمام ما باشد، یا می‌گفت‌ ای حمام خداحافظ. بچه‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند مگه شهادت شوخیه؟! تو می‌روی قزوین و دیگر به جبهه برنمی‌گردی! جواب می‌داد نه اصلاً از اینجا به بعد را نمی‌بینیم ...» ادامه این خاطره را از رزمنده دفاع مقدس "ولی‌الله محمدی" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۰۶۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۸

نوید شاهد- شهید «شهید ولی الله محمدی » در نامه‌ای به همرزم نوشت: «راستی محمد تسبیح رو درست کردی؟ اگر من از عملیات سالم برگشتم که تسبیح رو ازت می گیرم و اگر هم شهید شدم تسبیح را از طرف من یادگاری داشته باش و هیچ وقت گم نکن.»‌
کد خبر: ۵۰۸۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۱

نوید شاهد - شهید «ولی‌الله محمدی» در وصیت نامه‌ای خطاب به پدر و مادرش نوشت: «وقتی که به مشهد رفته بودم و در کنار مرقد مطهر امام هشتم علی ابن موسی الرضا(ع) با چندین تن از برادران با هم عهد و پیمان کردیم که تا پیروزی نهایی جنگ را ادامه دهیم و در جبهه های نبرد باشیم.»
کد خبر: ۵۰۸۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۱

نوید شاهد - شهید «ولی‌الله محمدی» در وصیت نامه‌ای خطاب به دوستان و همکلاسی‌های اش نوشت: «از پوشیدن لباس های مبتذل خودداری کنید که این گونه لباس پوشیدن‌ها راه و روش سوسول‌هاست. پس لباس‌هایی بپوشید که در شأن یک ایرانی و انقلابی باشد.»
کد خبر: ۵۰۸۹۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۱

نوید شاهد - در قسمت دوم وصیت نامه شهید «ولی‌الله محمدی» آمده است: «به آمریکا و ایادی و هم‌دستانش بفهمانید که هر چه این ملت را بیشتر مورد تهاجم اقتصادی و نظامی خود قرار دهد مردم بیشتر در صحنه هستند و از انقلاب و رهبر خود بیشتر حمایت می‌کنند.»
کد خبر: ۵۰۸۹۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۱

نوید شاهد - مادرش با رفتن ولی‌الله به جبهه مخالفت می‌کرد. اما در خواب می‌بینید که امام زمان (عج) آمده و خواسته تا ولی‌الله را با خود ببرد و خطاب به مادر فرمودند: چرا اجازه او را نمی‌دهید؟...
کد خبر: ۵۰۸۹۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۱

نوید شاهد - مادر شهید «ولی‌الله محمدی» می‌گوید: «هر بار به ولی می گفتم که درس بخوان تا دیپلم بگیری، به من می گفت: صبر کن برایت دیپلم افتخار می گیرم.»
کد خبر: ۵۰۸۸۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۳۱

نوید شاهد - همرزم شهید «ولی‌الله محمدی» روایت می‌کند: «در عملیات ولی مجروح شده بود، ابوالفضل رضایی به او گفت: شما مجروح هستید، بیایید منتقل‌تان کنیم به پشت جبهه، حداقل زخم هایتان را ببندند. اما او جواب داد: نه، من با چند تا ترکش، بچه ها را تنها نمی‌گذارم و عقب نمی روم.»
کد خبر: ۵۰۸۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۳۱

نوید شاهد - همرزم شهید «ولی‌الله محمدی» روایت می‌کند: «ما هر دو در گروهان نصر بودیم. در آبان ماه 1365 تصمیم گرفتیم با هم برویم جایی که کسی ما را از هم جدا نکند اما در مرحله تکمیلی عملیات کربلای 5 خداوند این گل را انتخاب کرد و به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۰۸۸۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۳۱

نوید شاهد - شهید "حجت‌الله محمدی"، به مادیات توجهی نداشت، همیشه به فکر آخرت بود و در مطالعه کردن، اقامه نماز و روزه و دعا کردن مصمم بود.
کد خبر: ۵۰۸۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۳

پوستر | فرازی از وصیت‌نامه شهید «یدالله محمدی»:
نوید شاهد - از معلمین گرامى خواهشمندم که دانش آموزان را با روحیه جبهه آشنا کنند، چون جبهه خود دانشگاه عظیم و بى نظیر انسان سازى است و چه بسیار کسانى که در جبهه‌ها ساخته شدند.
کد خبر: ۵۰۴۲۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۲

نوید شاهد – همزمان با سالروز شهادت شهید «نبی‌الله محمدی» در دست نوشته‌ای از این شهید گرانقدر می‌خوانیم: «امیدوارم که در موقعیت بهتر و در مکانی غیر از عالَم فانی با شما‌ها دیدار کنم. من می‌روم و همه شما نیز خواهید آمد»
کد خبر: ۵۰۰۱۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۵

نوید شاهد _ به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت شهید " ولی الله محمدی ثانی" تصویر شناسنامه این شهید گرانقدر در پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد منتشر شد.
کد خبر: ۴۸۹۵۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۳

نوید شاهد - «هنگام خداحافظی همه نگران شدیم و دلواپس بودیم. دختر کوچک‌مان که فقط سه سال داشت، جلوی پدرش آمد و گریه‌کنان گفت: پدر! شما نباید بروید؛ چون اگر بروید، برنمی‌گردید و شهید می‌شوید! ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "عزت‌الله محمدی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۸۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۵