قسمت سوم خاطرات دانشآموز شهید «سید حسین شجاعی»
مادر شهید «سید حسین شجاعی» نقل میکند: «حسین در جمع دوستانش گفت: مادر منو نگاه کنین چقدر شجاعه! اما بعضی مادرها گریه میکنن. بعد هم خندید و گفت: فکر نکن از روی بی فکری میریم. ما فکرمون رو از امام حسین گرفتیم.»
کد خبر: ۵۴۲۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۲
قسمت دوم خاطرات دانشآموز شهید «سید حسین شجاعی»
مادر شهید «سید حسین شجاعی» نقل میکند: «دستهایش را زد زیر چانهاش و به من نگاه میکرد. گفتم: سید حسین! چرا این طوری نگاه میکنی؟ خندید و گفت: دارم فکر میکنم لیاقت مادر شهید شدن رو پیدا کردی!»
کد خبر: ۵۴۲۷۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
«مصطفی دیگر مال ما نبود. مال خودش هم نبود حتی همان زمان که بدون اطلاع من بر دیوار کوچه نوشت مرگبر شاه! دهانم بازمانده بود و نمیدانستم چه بگویم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید دانشآموز «سید مصطفی حاجیمیری» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۴۲۷۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
پدر شهید عباسی؛
"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبیتر" با والدین شهید «منصور عباسی» به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین می گوید: «فرزندم در راه اسلام رفت، من راضیم به رضای خدا» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۵۴۲۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۰
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی«برار شهبازی»؛
جانباز کرمانشاهی«برار شهبازی» می گوید: جنگ تحمیلی که شروع شد گروهی را با عنوان«بسیج مردمی» تشکیل دادیم و در برابر دشمن ایستادیم، بعد از گذشت سال ها و با وجود مجروحیتم باز هم حاضر به مقابله با دشمنان هستم و از خاک وطنم دفاع می کنم.
کد خبر: ۵۴۲۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۰
برگی از خاطرات شهید «میوهچین»؛
«در حال آموزش و تحت هر شرایطی که بود، برنامههایش را قطع کرده و آماده برپایی نماز میشد، آنهم نماز اول وقت و به جماعت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «علی میوهچین» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۴۲۶۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۰
قسمت نخست خاطرات دانشآموز شهید «سید حسین شجاعی»
خواهر شهید «سید حسین شجاعی» نقل میکند: «با تمام شدن صحبتهای امام، سید حسین آماده رفتن شد. برادرم به شوخی گفت: مگه تو وزیری که باید اخبار و صحبتهای رهبر و مسئولین رو گوش کنی؟ گفت: «هر کاری از دستمون برمیآد باید برای انقلاب انجام بدیم؛ از گوش دادن به خبرها تا کشیک و نگهبانی دادن.»
کد خبر: ۵۴۲۶۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۰
گفتگوی تصویری با همسر شهید «کیانوش کرمی»؛
همسر شهید «کیانوش کرمی»، در بخشی از خاطرات ش می گوید: وقتی تلفنی با شهید صحبت می کردیم و از جبهه از او سوال می کردیم جواب می داد حال و هوای اینجا قابل تفسیر نیست انگار خداوند شهید را صدا زده بود.
کد خبر: ۵۴۲۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
«ضریح عکسها» عنوان کتابی است که خاطرات ، سیره و سبک زندگی برادران شهید «محمد و حسین شبان پور آرانی» را روایت میکند.
کد خبر: ۵۴۲۶۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
«پاییز سال ۹۳ هر دو دانشگاه میرفتیم. معمولاً عصرها بود پشت کامپیوتر مینشست و به دنبال مقاله و تحقیق و کارهای دانشگاهش بود. نیم ساعتی بود که حمید پشت سیستم نشسته بود. داخل اتاق رفتم و کمی اذیتش کردم ...» ادامه این خاطره از همسر شهید دانشجو و مدافع حرم «حمید سیاهکالیمرادی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۲۶۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
گفتگوی تصویری با همسر شهید «خدا مراد قادری»؛
همسر شهید «خدا مراد قادری»، در بخشی از بیان خاطرات می گوید: همسرم بسیار با دین و ایمان بود. کشاورز بود که به دستور امام خمینی برای دفاع از وطن برخاست و از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
کد خبر: ۵۴۲۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
«آسمان، آبی تر» مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبیتر" با آزاده و جانباز سرافراز «عزیزالله دشتی» به مصاحبه پرداخته است. جانباز سرافراز چنین می گوید: «ورود به بغداد همراه با پذیرایی در تونل وحشت بود.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۵۴۲۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
اکبر مردانی از شهدای دانش آموز استان ایلام است که آذرماه 1359 در بمباران هوایی مناطق مسکونی توسط دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید مردانی می گوید: الان که دوست های پسرم را می بینم و جایگاهی دارند و باری از دوش مردم بر می دارند خوشحال می شوم، آنها هم اکبرم هستند.
کد خبر: ۵۴۲۶۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
شهید تیمور ضیایی از شهدای کردستان است که در فروردین ماه سال ۱۳۳۳ در شهر سریش آباد به دنیا آمد و پس از سالها مجاهدت در آبان ماه سال ۱۳۵۹ حین درگیری با ارتش بعث عراق در جبهه «کنجان چم» به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۴۲۶۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
خاطرات شفاهی مادران شهدا
مادر شهید «رحمان کثیری» بیان میکند: «رحمان خیلی تلاش کرد تا من و پدرش را راضی کند که به جبهه برود، چون نوجوان بود و درسش هم خوب بود، ما دوست داشتیم درس بخواند، ولی او شور و شوق زیادی داشت تا اینکه من و پدرش را راضی کرد تا به جبهه برود. یادم میآید که برای رفتن به جبهه از طرف مدرسه اعزام شد و پس از مدتی حضور در جبهه به شهادت رسید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۴۲۵۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
گفتگوی تصویری با همسر شهید «هوشنگ سیاه کمری»؛
همسر شهید «هوشنگ سیاه کمری» در بخشی از بیان خاطرات ش میگوید: هر وقت میخواست به جبهه برود به او می گفتم اگر تو بروی من با بچه ها تنها میمانیم در جواب میگفت من باید بروم حفظ دین اسلام از وظایف من است.
کد خبر: ۵۴۲۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
«برادرم خیلی شوخطبع بود یادم میآید روزی زنگ خانه ما به صدا درآمد محمود بعد از بازکردن در منزل با صدای بلند مادرم را خطاب کرد و گفت آش! مادرم که مشغول کار بود گفت آش نذری آوردهاند خوب بگیر و بیا ...» ادامه این خاطره از شهید دانشآموز «محمود مافی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۲۵۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
روایت زندگی «سعید گلاب بخش» از زبان برادرش؛
برادر شهید «سعید گلاب بخش» در روایتی از این شهید گفت: همیشه سعید قبل از هر عملیات وارد خاک عراق می شد و یکی از مکانهای مهم دشمن را منهدم می کرد.
کد خبر: ۵۴۲۵۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۷
آزاده و جانباز سرافراز علی اکبر دهقانی؛
«آسمان، آبی تر» مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبیتر" با آزاده و جانباز سرافراز «علی اکبر دهقانی» به مصاحبه پرداخته است. جانباز سرافراز چنین می گوید: «روزهای سخت اسارت/ از دوش آب سرد تا شکنجه با کابل و شوک الکتریکی» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۵۴۲۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۵
برای اولین بار دیدم، حمید گریه کرد طوری که اشکهایش روی صورتش کاملاً جاری شد، علت را جویا شدم و حمید هم در حالی که اشکهایش را از صورتش پاک و ناراحتیاش را از این بابت بیان میکرد. جنگ تمام شد و من به آرزویم نرسیدم ...» ادامه این خاطره از خواهر شهید «حمید قزوینی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۴۲۴۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۷