خاطرات رزمندگان گردان 410 غواص لشکر ثارالله؛
نوید شاهد – در خاطرات رزمنده «محمد کاظمی» آمده است: پشيمان از آنچه در تصورات خودم به او نسبت داده بودم، سعي کردم او را در قايقي که زير آتش شديد عراقي ها به اسکله رسيده بود، سوار کنم، اما قبول نکرد. وقتي خيلي اصرار کردم، گفت: «من هنوز مي توانم راه بروم و اگر لازم شد، با يک دست بجنگم. کساني که روي زمين افتاده اند، اولويت دارند.»