خاطرات - صفحه 9

خاطرات
زندگی نامه و خاطرات شهید محمد اصغریخواه؛

اگر سرش پایین بود بدان که من شهید شدم

نوید شاهد - همسر شهید محمد اصغریخواه فتیده روایت می کند: «قبل از عملیات کربلای ۵ ایشان به من گفتند: بیایید تا علایم خاص را به شما نشان بدهم چون ممکن است طوری شهید شوم که قابل شناختن نباشم. [...] پس رمزی بین ما باشد؛ این ساعت که در دست من هست به بیسیمچی می‌دهم و وصیت میکنم روی انگشتش آویزان کند و به نزد شما بیاید وقتی او را برای شما آورد، اگر سرش پایین بود بدان که من شهید شدم. در روز موعود بیسمچی را دیدم که ساعت روی انگشتش آویزان سرش پایین بود، به او گفتم: پیامت را دریافت نمودم.»

زندگی نامه و خاطرات شهید «رضا ابوطالب زاده سرابی»

نوید شاهد - شهید رضا ابوطالب زاده سرابی از فرماندهان دوران دفاع مقدس بود که جان خود را خالصانه و شجاعانه در راه دفاع از میهن اسلامی فدا کرد. در ادامه زندگینامه، خاطرات و برشی از وصیت نامه این شهید والامقام را مطالعه می نمایید.

کتاب «شهریارِ سرزمین من» از آثار «سوره مهر» رونمایی می‌شود

نوید شاهد - کتاب «شهریارِ سرزمین من» از تولیدات مکتوب حوزه هنری استان زنجان همزمان با پخش سریال «صبح آخرین روز» از سوی انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شد.

روایت فتح و ایثار در آیینه کلام بانوی مهر و حماسه

نوید شاهد - "نسرین ژولایی" در گفت‎‌وگو با نوید شاهد البرز بیان کرد: «وجب به وجب این شهر با خون شهدا و جانفشانی‌شان آبیاری شده است. باید با وضو وارد خرمشهر شد. کفش‌ها را از پا دربیاریم. برای قداست این خاک با پای دل وارد شویم.»

ستاره‌های بلوچ منتشر شد

نوید شاهد - کتاب«ستاره‌های بلوچ»؛ خاطرات روحانی مدافع حرم، عباس نارویی از حضور نبویون در نبرد سوریه، نوشته «محمد محمودی نورآبادی» از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شد.
خاطراتی از شهید "عصمت الله کرمی":

بیت المال شوخی بردار نیست

نوید شاهد - یک روز شهید عصمت الله کرمی را دیدم که در سرمای زمستان مشغول شستن ماشین است، جلو رفتم و از ایشان خواستم شستن ماشین را به وقت دیگری که هوا گرم است موکول نماید. شهید کرمی در جوابم گفت: ما باید قدر اموالی که با پول مردم خریداری شده است را بدانیم و در برابر آن‌ها احساس مسئولیت کنیم. بیت المال شوخی بردار نیست.
روایتی خواندنی از رزمنده کرمانشاهی؛

دور کردن پای قطع شده از روی آسفالت در مسیر تردد ماشین رزمنده‌ها

نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «در مسیر برگشت به منطقه ماووت بودیم اول فکر کردم مسیر را اشتباه آمده‌ام، ترمز کردم، رفتم پایین، با صحنه دلخراشی روبه رو شدیم. رزمنده‌ای که خود را روی آسفالت می کشید یک پایش قطع شده بود و پای قطع شده اش را روی آسفالت می کشید تا از مسیر تردد ماشین ها دور شود که مشخص شد اهل نهاوند است.»

چاپ جدید کتاب «مهرنجون» توسط سوره مهر منتشر شد

نوید شاهد - چاپ دوم کتاب «مهرنجون» شامل خاطرات خودنوشت محمد محمود نورآبادی از دوران جنگ تحمیلی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.
روایتی خواندنی از فرمانده دوران دفاع مقدس استان کرمانشاه؛

گلوله توپخانه‌ دشمن، انبار مهمات ما را با خاک یکسان کرد

نوید شاهد_ " علی اکبر ریزه وندی" می گوید:« یكی از گلوله‌های توپخانه‌ عراقی‌ها به زاغه مهمات لشكر 92 اصابت كرده بود. تا شعاع 5 كیلومتری زاغه مهمات، همه‌ی مغازه‌ها و خانه‌هایی كه آن حوالی بودند، تخریب شده و زمینی كه در حاشیه‌ی انبار مهمات بود، پودر شد وقتی روی آن راه می‌رفتیم، مثل این بود كه توی آرد راه می‌رفتیم.»
یک لیوان آب نسبتا خنک سهمیه هر اسیر به وقت افطار بود
روایت یک آزاده از ماه مبارک رمضان در دوران اسارت؛

یک لیوان آب نسبتا خنک سهمیه هر اسیر به وقت افطار بود

نوید شاهد_آزاده و جانباز حاج باقر رنجبر در خاطره‌ای از ماه رمضان در دوران اسارت روایت می‌کند: در هر آسایشگاه ۲ عدد ظرف سفالی نسبتا بزرگ (حبانه) از آب داشتیم که نقش نسبتا خنک کننده‌ای برای رفع تشنگی برادران داشت. به وقت افطاری یک لیوان آب نسبتا خنک سهمیه هر نفر بود. نوشیدن چنین آبی خیلی لذت بخش و گوارا بود.
خاطرات دکتر «کرامت یوسفی» از عملیات رمضان؛

بازگشت به منطقه درگیری با یازده ترکش!

نوید شاهد - با حالت خشم و غضب و به تندی به من گفت: 500 تا نیروی تحت امر من در خاکریزی های مثلثی گیر افتاده اند، آن وقت تو داری مرا به تهران اعزام می کنی؟! بلند شد و با آن پای پر از جراحت، لنگان، لنگان رفت به خطوط درگیری و به نیروهایش ملحق شد.
خاطرات جهادگران استان کرمان؛

افطار با علف !

نوید شاهد - با وجودي كـه ماه رمضان بود و بچه ها روزه مي گرفتند، اما سه، چهار روز از نظر آب و غذا در مضيقه بوديم. بچه ها با علف هاي روييده در جزيره افطار مي كردند تا انرژي شان تحليل نرود. بعد از گذشت چهار روز نجات پيدا كرديم و به مقر برگشتيم.

روایت جانباز "فصیحی‌رامندی" از رمضان در اسارت| تنها فرصت دیدن ستاره‌ها برای اسرا در ماه رمضان بود

نوید شاهد - «در سحری ماه مبارک رمضان، اسرا برای گرفتن غذا از آشپزخانه، ظرف غذا را به دست می‌گرفتند و از آسایشگاه بیرون می‌رفتند و طی مسیر از آسایشگاه تا آشپزخانه و بالعکس مدام سرهایشان به سمت آسمان بود، انگار که گم‌شده‌ای دارند و به دنبال آن هستند، تا بتوانند آسمان و ستاره‌های زیبای آن را ببینند. از آنجایی که آزادی اسرا در شب فقط ماه مبارک رمضان بود، همین برای آن‌ها لذت‌بخش و هیجان‌انگیز بود ...» آنچه می‌خوانید روایت جانباز ۵۵ درصد و آزاده "فرج‌الله فصیحی‌رامندی" از سختی‌های ماه رمضان در اسارت است که تقدیم حضورتان می‌شود.
گفتگو با جانباز و آزاده 10 ساله روانسری؛

یقه ی نجات بخش

نوید شاهد - "محمد صالح مرادی" از اسرای «رمادیه 1» از خاطرات خود اینچنین میگوید: سردرد شدیدی داشتم. من را به بیمارستان الرشید بغداد بردند، آنجا اسیر ایرانی را دیدم که متوجه شدم او و چند نفر دیگر از مفقودین هستند. به سرعت نامشان را روی یقه ی پیراهنم نوشتم و در اردوگاه به دست صلیب سرخ رساندم.
روایتی از همسر شهید " سردار اسمعلی فرهنگیان"؛

نگذارید شهادتم موجب شاد شدن ضد انقلاب ها شود

نوید شاهد- مریم حیدری فروزان همسر "سردار شهید اسمعلی فرهنگیان" می گوید:« شهید می گفت: اگر من شهید شدم، شما ننشینید و زانوی غم بغل بگیرید و کاری انجام ندهید که دشمنان و ضد انقلاب شاد شوند.»
خاطره ای خواندنی از رزمنده کرمانشاهی" مرتضی قاسمی"؛

با خواست خدا دشمن بعثی کور و کر شد

نوید شاهد- رزمنده کرمانشاهی" مرتضی قاسمی" می گوید: « ناگهان دستی از پشت روی شانه‌ام نشست از ترس سرجایم میخ‌كوب شدم. من كه به طرف جلو هدف‌گیری کرده بودم حالا از پشت گرفتار شده بودم. همانطور اسلحه به دست خشکم زد...»

خاطره|توصیه "شهید الله‌کرمی" به همرزم‌هایش

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «جواد الله کرمی»، در خاطره‌ای از او می‌گوید: "آقا جواد خیلی روی فرزندآوری تاکید می‌کرد. به دوستان و اطرافیان می‌گفتند: «زیاد بچه بیاورید. حداقل باید چهار بچه داشته باشید....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «جواد الله‌کرمی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

همنشینی با قرآن در جوار امام رئوف

نوید شاهد – کتاب «میهمان خدا» خاطرات «شهید حافظه سلیمان شاهی» است. يکی از خاطره های کتاب «همنشینی با قرآن در جوار امام رئوف» است و این کتاب توسط نشر شاهد منتشر شده است. حافظه سلیمانی زمانی که با خانواده در مشهد ساکن بودند، با وجود سن کم خود در سالن میهمان سرا می نشست و برای زائران قرآن تلاوت می کرد و هدایایی که بابت این تلاوت به او می دادند را نمی پذیرفت.
زندگی نامه و خاطرات شهید محمد کهنه ای؛

در دفاع از ارزش‌های نظام جمهوری اسلامی بسیار حساس بود

نوید شاهد - «شهید محمد کهنه ای» از شهدای والامقام عقیدتی-سیاسی نیروی انتظامی بود که در راه حفظ امنیت و کیان سرزمین اسلامی عزیزمان ایران در درگیری با گروهک ضد انقلابی کوموله به فیض شهادت نایل آمد.
به بهانه فرارسیدن روز جانباز منتشر می‌شود؛

تمام لحظات هشت سال دفاع مقدس نشانه‌هایی از ایثار، جان‌فشانی و ازخودگذشتگی بود

نوید شاهد_برات ایمنی از جانبازان 70 درصد خراسان شمالی است که در سال 1366 و در سن 18 سالگی به این درجه نائل شد وی در عملیات کربلای چهار، کربلای پنج و نصر هشت با عنوان دیده‌بان، آر پی چی زن و تیربارچی در خط مقدم حضور داشت و از نحوه حضور در جنگ تا چگونگی جانباز شدنش چنین بیان می‌کند.
طراحی و تولید: ایران سامانه