نوید شاهد قزوین - صفحه 113

آخرین اخبار:
نوید شاهد قزوین

گزارش تصویری از نواختن زنگ مهر و مقاومت در قزوین

به مناسبت بازگشایی مدارس و بزرگداشت هفته دفاع مقدس، زنگ مهر و مقاومت در مدرسه حاجی‌بهرامی قزوین نواخته شد.
برگی از خاطرات؛

امتحان ریاضی همراه با صدای بوق ماشین عروسی!

«بعدازظهر بود و زنگ آخر و آن هم امتحان ریاضی. خانم معلم برگه‌های امتحانی را پخش کرده بود و دانش‌آموزان هم مشغول نوشتن امتحان بودند که یک‌دفعه صدای بوق‌های طولانی ماشین فضا را پر کرد صدای بوق، بوق ماشین‌ها سکوت کلاس را به‌هم زد بعضی از بچه‌ها با هیجان از جایشان بلند شدند و گفتند عروس می‌برند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «صغری بهرامی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمد صالح‌محمدى»؛

انسان‌هایى که در اسلام اسم نوشتند باید به کلاس بیایند

همزمان با سالروز ولادت شهید «محمد صالح‌محمدى» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «انسان‌هایى که در اسلام اسم نوشتند، باید به کلاس بیایند تا فریاد خود را به گوش جهانیان برسانند و با هوشیارى کامل و راهنمایى رهبر و مسئولان، توطئه‌هاى شوم خائنین را خنثى نمایند و لحظه‌اى از خطر دشمن مکار غافل نشوند ...»

یادواره شهدای شهریور و مهر ماه قزوین و حومه از نگاه دوربین

به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس، یادواره شهدای شهریور و مهر ماه قزوین برگزار شد.
در آستانه بزرگداشت هفته دفاع مقدس؛

یادواره شهدای شهر الوند برگزار می‌شود

در آستانه بزرگداشت هفته دفاع مقدس، یادواره شهدای شهر الوند برگزار می‌شود.

مادر شهید «داود خلیلی» آسمانی شد

عالیه نبی‌زاده مادر بزرگوار شهید «داود خلیلی» آسمانی شد.
برگی از خاطرات زنان امدادگر قزوین؛

رضایت‌نامه اعزام به جبهه را گرفتم

«به منزل که رسیدم شروع کردم به بحث درباره‌ جنگ و اینکه هر کسی باید وظیفه‌اش را در قبال آن به‌درستی انجام دهد و در نهایت بحث را به این رساندم که من هم کمک‌های اولیه بلدم و شاید بتوانم در جیب مؤثر باشم. نن‌جون هاج و واج من را نگاه می‌کرد و کم‌کم داشت به قصد و غرض من از این حرف‌ها پی می‌برد ...» ادامه این خاطره از زبان «طاهره طاهری‌ها» یکی از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
در شهرستان تاکستان؛

اولین سالگرد شهادت «عباس خالقی» برگزار می‌شود

مراسم اولین سالگرد شهادت، شهید امنیت «عباس خالقی» در شهرستان تاکستان برگزار می‌شود.

کتک خوردن اسرا به جرم عزاداری کردن!

«ماه محرم در مرداد ماه یعنی اوج گرما بود. مزدوران عراقی به اسرا اجازه عزاداری نمی‌دادند اما یک روز با اصرار به آن‌ها گفتند که آزاد هستید عزاداری کنید. بعد از عزاداری این مزدوران به یک باره وارد محوطه شده اسرا را بی‌رحمانه می‌زدند و مسخره می‌کردند ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «کاظم حاضربیان»؛

به سپاه آمده‌ام تا ایمانم را قوی کنم

شهید «کاظم حاضربیان» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «به سپاه آمده‌ام تا ایمانم را قوی و آن‌ها را که واقعاً ناحق هستند، نابود کنم و تا موقعی که زنده هستم، می‌خواهم وظیفه خود را در سپاهی که دوستش دارم ادا کنم ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید «مجید دایی‌دایی»؛

هیچ‌گاه از یاد خدا غافل نباشید

همزمان با سالروز ولادت شهید «مجید دایی‌دایی» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «هیچ‌گاه از یاد خدا غافل نباشید، همیشه در خط امام و انقلاب حرکت کنید و با سختی‌ها مبارزه کنید، که انسان در کوره راه سختی‌ها و آزمایشات الهی است که ساخته و به درجه عالی متقی و ایمانی می‌رسد ...»
به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس؛

یادواره شهدای شهریور و مهر ماه قزوین برگزار می‌شود

به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس، یادواره شهدای شهریور و مهر ماه قزوین برگزار می‌شود.

خندید و تنهایی رفت!

«شالباف گفت ترابی بلند شو بریم جلو ببینیم چه خبر است؟ من ناخودآگاه گفتم بگذار استراحت کنم، خسته‌ام! ایشان چیزی نگفت خندید و تنهایی رفت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

طلب حلالیت!

«علی در دوره‌ای که مسئولیت آموزش داوطلبانه عازم جبهه را برعهده داشت همیشه بعد از پایان هر دوره آموزشی می‌گفت الان حس و حال خاصی دارم و احساس می‌کنم افراد را در حین آموزش به‌علت سخت‌گیری و دقت در کار رنجانده‌ام ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
همزمان با آغاز بزرگداشت هفته دفاع مقدس؛

یادواره شهدای بخش کوهین برگزار می‌شود

همزمان با آغاز بزرگداشت هفته دفاع مقدس، یادواره شهدای بخش کوهین برگزار می‌شود.
آخرین خواسته شهید «رجبعلی کاظمی‌وناشی»؛

پدرم، بعد از شهادتم حسین‌وارتر زندگی کنید

شهید «رجبعلی کاظمی‌وناشی» طی خواسته‌ای از برادران و خواهران در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «پدرم شما هم حسین‌وار همانگونه که تا به حال زندگی کردید، باشید و بعد از شهادتم نیز حسین‌وارتر باشید ...»
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛

هم قسم شده بودیم تا شهید نشدیم از خط برنگردیم عقب!

«هم قسم شده بودیم تا شهید نشدیم از خط برنگردیم عقب. چند ماه اول در هر عملیاتی که شرکت می‌کردیم، هر ۱۵ نفرمان صحیح و سالم برمی‌گشتیم. حتی کوچکترین خراشی هم برنمی‌داشتیم. رویمان نمی‌شد سرمان را بالا بگیریم از خجالت ...» آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان می‌شود.

برشی از کتاب «ماندگاران»|سفر آخر!

در قسمتی از کتاب «ماندگاران» که مجموعه نفیس ۵۰ عکس و خاطره مرتبط با شهدای استان قزوین است، می‌خوانید: «شهید احمد الهیاری فرمانده گردان بود و من هم جانشین ایشان. او دقیقا فهمیده بود که این سفر، سفر آخرش است. در آرامش کامل نشسته و در حال نوشتن وصیت‌نامه است».

شهید «محمد حاجی‌شفیعی‌ها» همواره با عوامل خودفروخته در ستیز بود

دانشجوی شهید «محمد حاجی‌شفیعی‌ها» همواره با عوامل مزدور و خودفروخته در ستیز بود و از هر فرصتی برای روشنگری و دعوت مردم برای قیام علیه دستگاه جبار پهلوی استفاده می‌کرد.

جایزه کتاب‌خوانی!

«برای اینکه ما را وادار به کتابخوانی کند. برای خواندن هر کتاب به عنوان تشویق به ما جایزه می‌داد و از ما می‌خواست تا خلاصه کتاب را برایش تعریف کنیم ...» ادامه این خاطره از شهید «ابوالفضل خوئینی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
طراحی و تولید: ایران سامانه