در وصیتنامهاش تأکید کرد: «من آگاهانه این راه را انتخاب کردم... خدا را از خانواده بیشتر دوست دارم». او پنج روز پس از نامزدی خود، به جبهه اعزام شده بود و حتی وصیت کرده بود هزینه مراسم عروسیاش صرف امور جبهه شود.
دستان او ابتدا پیکر ماشینها را صاف میکرد و بعد در سنگرهای جبهه، اراده رزمندگان را برای دفاع از میهن. سید مناف، جوان طالقانی که کارگاه را برای انقلاب رها کرد، در نهایت در خاک بستان، با اصابت گلوله به پیشانی به آرزوی دیرینهاش رسید.
شهید بهروز اسماعیلی، پاسدار وظیفه و کشاورزی از هشترود، در ۲۵ آذر ۱۳۶۴ در درگیری با ضد انقلاب در بانه به شهادت رسید. او که تنها تا سوم ابتدایی درس خوانده بود، از کودکی دوشادوش خانواده کار میکرد و تنها آرزویش نبرد با دشمن بود.
در دل روستای نجمآباد، کودکی از تبار ایمان چشم به جهان گشود؛ شهیدی که با دستانی خالص و قلبی سرشار از عشق الهی، مسیر زندگی را از محرومیت تا شهادت طی کرد. خداوردی اصفهانی، نوجوانی سادهزیست و پرتلاش، در مدرسه عشق بسیج آموخت که مردانگی یعنی فداکاری در راه حق.
شهید «امرالله افتخاری» در وصیتنامه خود با اشاره به آگاهانه قدم گذاشتن در مسیر جهاد نوشته است: «خداوندا سپاس بیکران به درگاهت که به این بنده حقیرت راه حق را شناساندی». این شهید که در ۲۱ آذر ۱۳۶۱ در مهاباد به شهادت رسید، از خانواده خود خواسته است: «به این دنیا زیاد دل نبندید و در هر کاری رضای خدا را در نظر بگیرید».
شهید «امرالله افتخاری»، فرزند علیاکبر، در ۳۰ تیر ۱۳۴۰ در روستای امینآباد کرج متولد شد. وی که در دوران انقلاب دانشآموز بود، در تظاهرات مردمی حضور فعال داشت و پس از گرفتن دیپلم، به جبهههای غرب و جنوب اعزام شد. این رزمنده لشکر ۶۴ ارومیه، سرانجام در ۲۱ آذر ۱۳۶۱ در مهاباد و بر اثر اصابت تیر آرپیجی به شهادت رسید.
شهید «امراله افتخاری»، کارمند هلالاحمر و رزمنده لشکر ۶۴ ارومیه، پس از حضور مستمر در جبهههای غرب و جنوب، در مهاباد و بر اثر اصابت تیر آرپیجی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید «محمد افشار»، جوان تهرانی که به دلیل مشکلات مالی نتوانست تحصیلاتش را ادامه دهد، در دوران خدمت سربازی و طی یک حادثه آتشسوزی در گیلان غرب به شهادت رسید.
شهید «احمد اکبری»، مهندس الکترونیک و راننده مینیبوس تیپ مهندسی رزمی کوثر، در حال انتقال مجروحان از عملیات شلمچه، بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و بهار زندگی جاویدش را آغاز کرد.
شهید «احمد اکبری»، مهندس الکترونیک و راننده مینیبوس تیپ مهندسی رزمی کوثر، در حال انتقال مجروحان از خط مقدم عملیات شلمچه، با اصابت گلوله به شهادت رسید.
شهید رحمتالله اکبری، راننده بسیجی جهاد سازندگی خمین، در حالی که با بولدوزر خود برای رزمندگان خاکریز احداث میکرد، بر اثر اصابت آرپیجی دشمن در منطقه سوسنگرد به شهادت رسید و میراثی از ایثار و مقاومت را برای پنج فرزند خود به جای گذاشت.
خانم لیلای اکبری در خاطرهای معنوی نقل میکند: شهید ولی اکبری قرقرک در خواب به پدربزرگش بشارت داد که «مشکل مسکن خانواده تمام شده است» و یک ماه بعد، راهحلی غیرمنتظره پیش آمد.
این تصاویر، روایتگر چهرههایی است که پیش از آنکه در میدان نبرد به شهادت برسند، در نگاههایشان عطشی برای ایثار نهفته بود. هر عکس، داستان زندگی کوتاه و حماسهای بلند از شهیدی است که از میان ما برخاست و در آسمان ایثار پر کشید.
از زمین ورزش تا میدان نبرد، شهید ولی اکبری قرقرک مسیری را پیمود که از قهرمانی در میادین ورزشی به فرماندهی در خط مقدم جبهه ختم شد. او که با روحیهای ورزشی و ایمانی استوار به جبهه پیوست، در عملیاتهای سخت، رهبری همرزمانش را بر عهده گرفت و سرانجام در آذرماه ۱۳۵۹، با شهادتی آسمانی، روایتی ماندگار از ایستادگی یک فرماندهٔ ورزشکار را در تاریخ دفاع مقدس ثبت کرد.
شهید «زینالعابدین اکبری»، جوان تبریزی و سرباز جبهههای نبرد، پس از ماهها خدمت در لباس مقدس سربازی، در منطقه عملیاتی حاجعمران بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل شد.
نوید شاهد البرز وصیتوارهای از شهید رجبعلی پهلوانی در قالب عکسنوشت منتشر کرد در وصیتنامه این شهید آمده است: «اینجا روحانیها مانند سرباز وظیفه هستند».
همزمان با فرارسیدن میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س)، ویژهبرنامهای با حضور مادران و همسران گرامی شهدا و با مداحی نغمههای آسمانی در منزل یکی از شهدای رجاییشهر برگزار خواهد شد.
در سری دوم ویژهنامه ام البنینهای زمانه به سراغ مادرانی رفتهایم که با حفظ یاد و خاطره عزیزانشان، درسهای زندگی، مقاومت و عشق را برای نسلها روایت میکنند. گفتوگوهای صمیمانه با این مادران، تصویری از نقش بیبدیل آنان در تداوم فرهنگ ایثار و گذشت را ترسیم میکند.
نوید شاهد البرز وصیتوارهای از این شهید در قالب عکسنوشت از شهید محمدرضا حسینی منتشر کرد که در آن خطاب به همرزمانش تأکید میکند: «جهاد را ترک نکنید».